اعسار از پرداخت هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر

دادخواست تجدیدنظرخواهی و اعسار از پرداخت هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر

تجدیدنظر خواسته تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره / مورخ….. موضوع کلاسه پرونده … شعبه …. دادگاه عمومی …..و صدور حکم بر اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر

دلایل و منضمات دادخواست (مدرک) 1-به دلیل سمت / وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی (یک برگ) ۲- فتوکپی مصدق دادنامه شماره / مورخ… (۲ برگ) ۳- محتویات کلاسه پرونده شعبه… دادگاه عمومی شهرستان …. ۴. فتوکپی مصدق استشهادیه (یک برگ) 5- شهادت شهود 6-لایحه تجدیدنظرخواهی (۱۰ برگ) ۷- ثانی دادخواست (۱۵ برگ)

شرح دادخواست          ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان ………

 سلام علیکم / احتراما به تجویز حاصل از مادتين ۳۳۱ – ۳۳۴ – ۳۳۵ – ۳۳۶ – ۳۴۸ قانون آئین دادرسی | مدنی،

اینجانبه / اینجانب با اختیار حاصل از وکالت نامه نسبت به دادنامه شماره …….. که در تاریخ …….. از دادگاه عمومی، ……… تصدير گردیده و در تاریخ……… ابلاغ شده معترض و درخواست رسیدگی ………. مینمایم.

رونوشت دادنامه بدوی و لایحه اعتراضیه و…….. که جمعا ۱۴ برگ میباشد پیوست دادخواست حاضر تقديم است

همچنین تجدیدنظرخواه ) فاقد هر گونه مالی در ردیف منقول و غیر منقول مازاد بر مستثنیات دین بوده و توانایی پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجديدنظر را ندارد لذا استناد به مادتين ۵۰۴- ۵۰۵ قانونا صدرالذكر. صدور حکم بر اعسار تجدیدنظرخواه از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر ازمحضر دادگاه مورد استدعاست.

اسامی و اقامتگاه شهود خواه: ۱ …… ..2 ………

با تشکر و تجدید احترام

تجدیدنظرخواه / وكيل تجدیدنظرخواه |

دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر / حكم بطلان دعوی

پرونده کلاسه: ۸۹۰۹۹۸۲۱۶۲۱۰۰۲۳۱ شعبه ……… دادگاه عمومی (حقوقی) مجتمع | قضایی شهید صدر تهران

دادنامه شماره ۸۹۰۹۹۷۲۱۶۲۱۰۱۲۳۶ خواهان: آقای ……………….. محل اقامت: …….. خوانده: آقای …………………….. محل اقامت ……………………… خواسته : اعسار از پرداخت هزینه دادرسی (مرحله تجدیدنظر)

گردشکار: خواهان دادخواستی به خواسته فوق عليه خوانده بالا تقديم داشته که پس از || ارجاع به این شعبه و ثبت به کلاسه فوق و جری تشریفات قانونی در وقت مقرر دادگاه || به تصدی امضاء کننده زیر تشکیل است با توجه به محتویات پرونده با اعلام ختم | رسیدگی به شرح زیر مبادرت به صدور رأی می نماید.

رأی دادگاه

در خصوص دعوی آقای ………………. فرزند ……….. علیه آقای ………….. فرزند …………. به خواسته تقاضای صدور حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر با عنایت به اوراق و | محتوی پرونده نظر به اینکه خواهان با وصف ابلاغ واقعی دلایل ادعای عسرت مالی را | به دادگاه ارائه و تعرفه ننموده و خوانده در مقام دفاع به موجب مستندات مضمون لایحه با ارائه پروانه شرکت …………. مدیریت خواهان را اعلام و بیان داشته، بنابراین با توجه به نقد ادله اثباتی دعوی خواهان به کیفیت مزبور غير وارد تشخیص مستندا | به مواد ۵۰۶ و ۵۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی و ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میگردد رأی دادگاه حضوری و بیست روز پس از ابلاغ | قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان………… میباشد.

رئیس شعبه …. دادگاه عمومی حقوقی ……..

نمونه رأی دادگاه / اعسار در مرحله تجدیدنظرخواهی |

پیوست … شعبه ……. دادگاه عمومی (حقوقی) شهرستان نور پرونده کلاسه: ۸۸۰۹۹۸۱۹۶۴۱۰۰۸۷۵ شعبه………… دادگاه عمومی (حقوقی) شهرستان نور دادنامه شماره ۸۸۹ و ۸۹۰۹۹۷۱۹۶۴۱۰ کلاسه دستی: …….. تجدیدنظرخواه: آقای محمد تجدیدنظرخوانده : خانم یوسیپا خواسته: تجدیدنظرخواهی

گردشکار: دادگاه با نگرش در اوراق پرونده با اعلام ختم رسیدگی، ذیلا مبادرت به صدور | قرار می نماید.

قرار دادگاه

| در خصوص تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه آقای محمد فرزند ….. عليه خانم یوسیپا فرزند …….. نسبت به دادنامه شماره ۹۱۶-۸۸۰ صادره از شعبه اول دادگاه عمومی نور که بدوا تقاضای صدور رای بر اعسار از هزینه تجدیدنظرخواهی بوده است، در دادنامه ۸۹۰. ۲۱۰ مورخ ۸۹/ ۲ /۲۸ اعار نامبرده مردود اعلام و دادنامه ۸۹۰ . ۷۹۲ مورخ ۸۹/ ۷ / ۲۹ صادره از شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان تأیید گردیده است در نجه به تجدیدنظرخواه ابلاغ که در فرجه معین نسبت به واریز نمودن هزینه تجدیدنظرخواهی اقدام نماید و اخطاریه در تاریخ ۸۹/ ۸ / ۳۰ (سی ام آبان ۸۹) به نامبرده ابلاغ شد و اقدامی در پرونده مشهود نبت لنا متندا به تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد تجدیدنظرخواهی صادر و اعلام می گردد قرار صادره» ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است

رئیس شعبه …. دادگاه عمومی حقوقی ….

 ١- تركيب انجدیدنظرخواهی خود به اندازه کافی ثفيل هستند، اضافه کردن آن به | تجدیدنظرخواه ، چنانکه در صدر رأی (مورخ ۱۳۸۹/ ۱۰ / ۱۹ ) آمده است، ضمن آنکه توضیح واضح و – حشو است، به خواننده هم، در معرفی دادخواست دهنده، هیچ کمکی نمی کند. مضافا اینکه کلمه انت هم به طور کلیشه ای در میان عبارت گنجانده شده است و کلمه صادرها نیز به دنبال دادنامه، بر سنگ عبارت افزوده است. به هر حال باید پذیرفت که رای و دادنامه از دادگاه صادر می شود. پس یادآوری کرر رأی صادره و قرار صادره از فلان مرجع، ملال آور است. بهتر است بنویسیم رای دادگاه، قرار دادگاه و از پسوند صادره صرفنظر کنیم

نکته: در صورت اعتراض تجدیدنظرخواه نسبت به قرار رد تجدیدنظرخواهی در این مرحله نیز تبادل لوایح به نظر ضروری خواهد بود.

رأی دادگاه تجدیدنظر استان / تأیید قرار معترض عليه

رأی دادگاه

از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای محمد ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته شماره ۸۹۰۰۰۸۸۹ – ۸۹/ ۱۰ / ۱۹ صادره از شعبه ….. دادگاه عمومی نور، ایجاب نماید | عنوان نشده است و رأی صادره که به موجب آن قرار رد تجدیدنظرخواهی وی از دادنامه شماره | ۰۹۱۶ و ۸۸۰ از همان شعبه صادر شده است صحیح و صائب ” بوده و با موازین مطابقت دارد چرا که نامبرده با وصف ابلاغ واقعی اخطاریه (برگ ۴۸ پرونده) نسبت به تودیع هزینه دادرسی در مهلت تعیین شده اقدام | | نکرده است همچنین ادعای تجدیدنظرخواه در مورد اینکه بعلت بیماری شدید در بشر بوده و قادر | به حرکت نبوده موجه نیست زیرا اولا اخطاریه «رفع نقصا به خودش ابلاغ شده که قطعا برای اخذ اخطاریه میبایست تا دم درب منزل حرکت نمایند، که خود بیانگر این مطلب است نامبرده قادر به حرکت | بوده است.

ثانيا گواهی پزشک به تأیید مرجع پزشکی قانونی نرسیده است. لذا با رد تجدیدنظرخواهی بعمل آمده مستند به ماده ۳۵۳ قانون آئین دادرسی مدنی قرار معترض عليه تأیید و استوار میگردد این رأی قطعی مستشاران دادگاه

نظریه مشورتی شماره ۷/ ۳۷۱۹ مورخ ۱۳۸۳/ ۵ / ۱۴

قطع نظر از اینکه چنانچه مرجع رسیدگی کننده در صورتی که گواهیهای پزشکی قدیمی را غیر واقع و مورد تردید قرار دهد می تواند از پزشکی قانونی محل بخواهد که بیماری با عدم بیماری متهم را که آنهم مانع حرکت نهم باند تأیید نماید اضافه می نماید صرف بیماری متهم مجوزی جهت عدم حضور در دادگاه نمی باشد، بلکه به استناد شق ۲ ماده ۱۱۶ نفي أ. د. ک ۱۳۷۸ در مورد بیماری، مرضی که مانع از حرکن است از موارد عذر موجه می باشد. قطع نظر آنچه قونا نبد شد. با توجه به اینکه به منهم تفهیم اتهام | گردیده و تأمین نیز اخذ شده است، لذا دادگاه رسیدگی کننده موظف است وقت رسیدگی شین و متهم را احضار و در صورت عدم حضور به استناد ماده ۱۸۱ في.. د. ک ۱۳۷۸ که لزومی به اخذ آخرین دفاع ( در حي الناس) نمیباشد حکم مقتضی را صادر نماید و چنانچه مورد از جرایم حق الهی باشد متهم را جهت محاکمه جلب می نماید.

1- صائب به معنی راست و درست /حق و رسا / ضدخاطی

2 – كلمة لذا، و عبارات بعد از آن برای تعلیل است و هنگامی بکار میرود که بخواهند نشان دهند حکم براساس دلائل مذکور در قبل از آن صادر شده است. ترکیب بنابر جهت مذكور نیز همین کارکرد را دارد. پس استعمال هر دوی آنها با هم نادرست است و لازم است که یکی از آن در اصطلاح حذف شود. .

نمونه دیگر / اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجديدنظر

شماره دادنامه: ۲۲۰ | مرجع رسیدگی: شعبه …………………….. حقوقی دادگستری شهرستان ………………… خواهان: قربانعلی خوانده: اداره آموزش و پرورش خواسته: اعسار از هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر

گردشکار: در این پرونده خواهان دادخواستی علیه خوانده فوق تقدیم نموده که [| دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده ضمن اعلام ختم دادرسی به شرح آتی | مبادرت به صدور رأی می نماید.

رأی دادگاه

پیرامون دعوای آقای قربانعلی فرزند…….. عليه اداره آموزش و پرورش به خواسته اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر صرف نظر از اینکه هزینه دادرسی فوق در حال حاضر پرداخت شده است و موضوع بر فرض ثبوت اثر قانونی ندارد لکن با توجه به مفاد شهادت شهود که فاقد شرایط مقرر قانونی برای احراز اعسار تجدیدنظرخواه از پرداخت هزینه دادرسی بوده لذا دادگاه به استناد مفهوم ماده ۵۰۷ و مفهوم ماده ۵۰۴ قانون آئین دادرسی مدنی و رعایت اصل ملائت حکم به بطلان دعوای خواهان صادر و اعلام می نماید رأی دادگاه حضوری و قابل اعتراض است.

دادرس شعبه ……دادگاه حقوقی ……..

١- اثبات مصدر باب افعال، به معنای ثابت کردن و پابرجای کردن است اما ثبوت، مصدر لازم و به معنای || استوار شدن و استقرار یافتن و اسم فاعل آن ثابت است به جای کلمه اثبات می توان ثابت کردن و ثابت / شدن را هم بکار برد.

همچنین اضافه می نماید به موجب بند ۷ ماده ۸۴ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ از جمله مواردی IT که خوانده می تواند ضمن آن به ماهیت دعوا، ایراد کد آن است که دعوا بر فرض اثبات اثر قانونی نداشته باشد.

٢- مفهوم در حقوق بر دو نوع است الف) مفهوم موافق ب ) مفهوم مخالف

 الف) مفهوم موافق مفهومی است که از حیث نفی و اثبات موافق با منطوق خود باشد

ب ) مفهوم مخالف مفهومی است که از نظر نفی و اثبات با منطوق خود مخالف است یعنی اگر منطوق مشیت | باشد مفهوم با آن تنافی دارد و یا اگر مطرق نافی باشد، مفهوم مثبت است.

برای دریافت مشاوره حقوقی توسط کارشناسان حقوقی به صفحه مربوطه مراجعه کرده و یا با کارشناسان ما تماس حاصل نمایید.