تماس با مشاوران حقوقی تهران وکیل

دسترسی اول : نارمک براصلی خیابان فرجام حدفاصل حیدرخانی و عبادی، ساختمان کهکشان پلاک 401 طبقه 2 واحد 8

دسترسی دوم :اتوبان باقری،فرجام غربی،بعد از عبادی،پلاک ۴۰۱،ط۲،واحد ۸ ساختمان کهکشان

تلفن : 09100911179

توهین و افترا در قانون مجازات جدید

تماس با تهران وکیل

در صورتیکه نیاز به انجام کارهای وکالتی دارید با ما در تماس باشید

توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود ۲. رفتار فیزیکی ارتکاب یافته می تواند به صورت کردار، نوشتار، الفاظ (گفتار) و حتی اشارات مختلف دست و چشم و نظایر آن باشد. انشر میزان چاپ سوم ٣. با توجه به لزوم احراز موهن بودن رفتار مرتکب از لحاظ عرف، دیوان عالی کشور در آرای مختلفی بر لزوم تشریح کیفیت و خصوصیات توهین در حکم دادگاه تصریح کرده؛ تکلیفی که عدم رعایت آن موجب نقض حکم خواهد بود.

 

حتما نباید برای تحقق جرم توهین، لفظ توهین آمیز باشد، شرایط حاکم بر لفظ هم مهم است زیرا توهین یک جرم عرضی است و مقتضیات زمان و مکان در آن ملاک است.

تشخیص موهن بودن یک رفتار با عرف است و نظر عرف در این مورد با توجه به عامل زمان، مکان، طبقه اجتماعی و شخصیت مخاطب و نیز موقعیت خاصی که رفتار مورد نظر در آن ارتكاب یافته است مشخص می شود. قانون استفساریه سال ۷۹ به عرفی بودن توهین توجه کرده و مقرر می دارد:

از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین و به عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که به لحاظ عرفيات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تحقیر آنان شود و یا عدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمی گردد»

. واژه «از قبیل» در ماده ۶۰۸ نشان میدهد فحاشی و استعمال الفاظ رکیک تنها یکی از مصادیق آن محسوب می شود. بدین ترتیب اعمالی مثل آب دهان به روی دیگری، هل دادن تحقیر آمیز دیگری و … با توجه به اینکه عرفا باعث خفيف و تحقیر شخص می گردد می تواند توهین کیفری محسوب شود. ۷. صراحت و ظهور الفاظ در توهین مهم است. در صورت عدم صراحت، مرتکب به جرم توهین محکوم نخواهد شد. به همین جهت یکی از دادگاه های تجدیدنظر استان تيشران برخلاف دادگاه بدوی به کار بردن الفاظ بی سواد و مزدور را، مصداق بزه توهین تلقی نکرده است و در رأی صادر شده استدلال چنین کرده است: «نظر به این که متهم در دفاعیات خود در مرحله بازپرسی اعلام داشته است: در مقابل اظهارات آقای ی که بیان نمود بی سواد و مزدور من هم مجبور شدم همین کلمات را به خودش برگردانم هرچند مشارالیه در جلسه دادگاه اتهام توهین را قبول نکرده است لکن الفاظ به کار رفته صرع یا ظهور در معنی توهین ندارد زیرا لفظ ہی سواد صرح در معنای توهین نیست و معنای مزدور نیز به معنای مزدبگیر میباشد و این الفاظ صریح و ظهور در توهین ندارند…»

در توهین، حضوری بودن شرط نیست، آن چیزی که برای تحقق این جرم لازم است، قابلیت انشاء و ابراز است، توهین حتما باید طوری افشا گردد که صدق پرده دری را بنماید بنابراین چنانچه به شخصی در مجلسی توهین شود اما خودش حاضر نباشد، می تواند از فرد توهین کننده شکایت نماید.

۰۹ توهين لازم نيست علنی باشد بنابراین نیازی نیست علاوه بر مخاطب توهین کسی ببیند و بشنود. ۱۰. آنچه مسلم است وجود یکی از دو شرط حضوری یا علنی بودن توهین برای تحقق آن لازم

و کافی است البته منظور از «حضوری» در اینجا لزوما حضور فیزیکی نیست، بلکه همین که مشخص مخاطب مثلا از طریق تلفن، الفاظ توهین آمیز را بشنود كفایت می کند. همچنین منظور از علنی بودن، حضور شاهد در محل ارتكابه توهین نیست، بلکه ارتکاب توهین در محل معد سر برای حضور عموم مثل خیابان هم علنی محسوب می شود هر چند در آن لحظه هیچ شاهدی در : محل نباشد. در رایی توهین در غیاب مخاطب آن، از مصادیق

جرم عقیم دانسته شده است و در قسمتی از رأی صادر شده چنین آمده است: «در خصوص توهین با توجه به این که شاکیه اظهار نموده است: «هنگام فحاشی در خانه حضور نداشتم، در نتیجه چنانچه متهمین زمانی که شاکیه حضور نداشته به در منزل وی رفته و فحاشی نموده باشند با توجه به عدم حضور وی موضوع از مصادیق جرم عقیم می باشد، لذا به صورت موتور پرهی متصور نیست و رای بر برائت متهمین مادر می گردد.

توهین و افترا در قانون مجازات جدید

البته بعضی معتقدند با توجه به اینکه توهین یک جرم عرفی است، چنانچه نحوه ادای یک مطلب با صدای بلند و پرخاشگرانه باشد، با توجه به شخصیت طرف مقابل می تواند صدق توهین نماید.

۱۳. به نظر می رسد که واژه «افراد» در ماده ۶۰۸ به انسان های زنده اشاره دارد و در نتیجه توهین به مردگان تنها در صورتی می تواند مشمول ماده مذبور قرار گیرد که عرفا توهین به بازماندگان تلقی و در واقع آنان بزه دیده محسوب شوند. مشاهده می گردد در باب قذف در ماده ۲۴۵ قید «ولو مرده باشد» درج گردیده است لذا منظور و قانون گذار برای تحقق جرم توهین، توهین به افراد زنده است؛ از آنجایی که در حقوق کیفری باید تفسیر مضیق و به نفع متهم صورت گیرد و نباید در مقام تردید جرم انگاری کنیم بنابراین توهین به مردگان قابل تصور نیست.

توهین به یک گروه کلی بدون تعیین مصادیق جرم محسوب نمی شود. البته باید توجه داشت، لزوم معین بودن مخاطب و توهین به معنی آن نیست که مخاطب توهین لزوما باید فرد واحدی باشد بلکه اگر تعداد افراد گروه کم و قابل تشخیص باشند به گونه ای که بتوان توهین را متوجه تک تک آنها داشت. توهین کیفری قابل تحقق است.

ارتجالی بودن در توهین شرط نیست بنابراین شخصی که در پاسخ توهین یک نفر، به او توهین نماید را نیز میتوان به صورت حصول سایر شرایط به جرم توهین محکوم کرد. البته شاید بتوان این مورد را در راستای ۳۸۲ ق مجازات اسلامی از جهات مخففه محسوب نمود ۱۹، به نظر می رسد با توجه به استفاده مقنن از واژه افراد، در ماده ۶۰۸ توهین به اشخاص حقوقی از شمول ماده خارج باشد؛ بنابراین نمی توان کسی را به ارتکاب توهین علیه دولت یا یک اداره دولتی، یک شرکت خصوصی… محکوم کرد. البته نظر مخالقی وجود دارد مبنی بر اینکه منطق حقوق اجازه نمی دهد شخص حقوقی را مکلف به انجام وظایف قانونی دانست. ولی تخدیش حیثیت او مجاز باشد. تصریح قانون مطبوعات به ممنوعیت توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی، خاص مقدمی است که میتواند به عنوان قرینه ولی موید این نظر باشد. ۱۷. جرم توهین موضوع ۶۰۸ از جمله جرایم قابل گذشت است. ۱۸. این جرم مقید به نتیجه نبوده و یک جرم مطلق محسوب می شود بنابراین به صرف موهن بودن رفتار مرتکه از نظر عرف، محقق می گردد. ۱۸. چنانچه فردی در یک وضعیت زمانی و مکانی الفاظ ومن اور متعددی را نسبت به دیگری به کار ببرد یک توهین محسوب می گردد. این موضوع قابل مقایسه است با رأی شعبه دیوان عالی کشور به که چنین استدلال کرده است: «بزه سرقت وقتی متعدد محسوها می شود که محل سرقت مختلف و نوع مال مسروقه و تاریخ آن متفاوت باشد.

توهین به افراد جرم است و توهین به شخص حقوقی، توهین به اعضای و روسای آن محسوب نمی شود.

۲۶ / ۹ / ۵ به نقل از ایرج گلدوزیان امحشای قانون ۲۰، اثبات صحت اسناد در توهین برخلاف افترا و نشر اکاذیب بی تاثیر است. بنابراین در بزه نشر اکاذیب، افتراء یا قذف، اگر مرتکب صحت انتساب را ثابت کند آن بزهها محقق نشده است ولی توهین محقق گردیده است؛ زیرا در توهین کذب یا حقیقت داشتن نسبت توهین آمیز به أشخاص على الأصول تأثیری ندارد. لازم نیست حتما کذب باشد، حقیقت هم داشته باشد با تحقق سایر شرایط باز توهین محقق گردیده است. اقتضای اصل ۲۲ قانون اساسی همین نیست. إهمان ۲۱. ویژگی دیگر جرم توهین به عدم تأثير وسیله در تحقق این بزه است. اصولا در ارتکاب بزه وسیله شرط نیست و اگر وسیله جزئی از ارکان مادی یک جرم باشد باید تصریح گردد؛ بنابراین توهین مقید به وسیله نیست مگر موارد را احصا شده در قانون مانند نشر اکاذیب، افترای عملی توهین به وسیله مطبوعات ۰۲۲ وارد کردن ضربه عمدی به دیگری بدون اینکه اثری از ضربه در بدن بر جای بگذارد با هل دادن او که موجب افتادن طرف مقابل به زمین شده بدون اینکه آسیبی به او وارد شود. مشمول ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی است؛ اما با توجه شخصیت طرف مقابل و محل و موقعیت وقوع جرم، چنانچه قصد مرتكب تحقیر و تخفیف طرف باشد مطابق نظریه تفسیری مجلس شورای اسلامی مشتمل بزه توهین (ماده ۶۰۸) خواهد بود که تشخیص مصداق بر عهده مرجع قضایی رسیدگی کننده است.

توهین و افترا در قانون مجازات جدید

توهین به کارکنان دولت

۱ – ۱ – ۱ . ماده ۶۰۹ مقرر می دارد: هر کس با توجه به سمت، یکی از روسای سه قوه با معاونان رئیس جمهور با یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با نمایندگان مجلس خبرگان با اعضای شورای نگهبان با قضات و … در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا ۷۴ ضربه شلاق و با پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود ۱۱۰۱۰۲ نوع رابطه استخدامی اشخاص مورد حمایت در این ماده با دولت مهم نیست. همچنین این ماده حصری است. البته نظر مخالفی هم وجود دارد مبنی بر اینکه مزه مزبور شامل تمام کارکنان حکومت است نه فقط مواردی که به آنها تصریح گردیده

در اخر اگر به اطلاعات بیشتری درمورد توهین و افترا در قانون مجازات جدید نیاز دارید  مشاوره قوه قضاییه تمامی اطلاعات را در اختیار شما عزیزان قرار می دهد

برای دریافت مشاوره حقوقی کیفری توسط وکیل کیفری به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان مشاوره حقوقی ما در ارتباط باشید.

Facebook
Twitter
LinkedIn

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *