تماس با مشاوران حقوقی تهران وکیل

دسترسی اول : نارمک براصلی خیابان فرجام حدفاصل حیدرخانی و عبادی، ساختمان کهکشان پلاک 401 طبقه 2 واحد 8

دسترسی دوم :اتوبان باقری،فرجام غربی،بعد از عبادی،پلاک ۴۰۱،ط۲،واحد ۸ ساختمان کهکشان

تلفن : 09100911179

فسخ مهریه

تماس با تهران وکیل

در صورتیکه نیاز به انجام کارهای وکالتی دارید با ما در تماس باشید

در این مطلب قصد داریم شرایط فسخ مهریه را بررسی کنیم. اگر می خواهید با بهترین وکیل مهریه صحبت کنید، می توانید از وکیل آنلاین واتس آپ استفاده کنید.

فسخ مهریه
فسخ مهریه

اگر مهرالمسمی در نکاح دائم فسخ شود، مثل اینکه طرفین برای مهریه حق فسخ قرار دهند و حق فسخ اعمال گردد یا به دلیل معیوب بودن مهرالمسمی، مهر فسخ شود با به دلیل تلف مهریه قبل از قبض به زوجه، مهریه منفسخ شود، در این موارد مثل این است که مهر در نکاح معین نشده است و همان احکام بر آن بار می شود. ماده (۱۰۶۹) مقرر می کند: «در نکاح دائم شرط خیار نسبت به صداق جایز است مشروط بر اینکه مدت آن معین باشد و بعد از فسخ مثل آن است که اصلا مهر ذکر نشده اشد. در نکاح موقت، گنجاندن شرط فسخ در مهریه صحیح نیست و اگر مهریه معیوب باشد، زوجه فقط می تواند ارش بگیرد. اما اگر مهریه قبل از تسلیم تلف شود یا در زمان انعقاد موجود نباشد، عقد نکاح باطل میشود و با جهل طرفين، نزدیکی به شبهه خواهد بود که به تعلق مهرالمثل به زن منجر خواهد شد.

 

موارد فسخ نکاح

ویژگی عقد لازم این است که هیچ کدام از طرفین نمی تواند بدون دلیل عقد لازم را فسخ کند. برای اینکه یکی از طرفین بتواند عقد لازم را فسخ کند، باید برای انجام فسخ، حق داشته باشد که به «خیار» تعبیر می شود؛ یعنی اختیار فسخ معامله را دارا باشد. بنابراین از این جهت فرقی بین نکاح و سایر عقود لازم نیست. فسخ عقد نکاح نیز به دلیل نیاز دارد.

بنابراین، مواردی که زن، مرد یا هر دو می توانند عقد نکاح را فسخ کنند، در قانون احصا شده است و طرفین نمی توانند با توافق موارد آن را افزایش دهند. برخی از اسباب فسخ تنها برای یکی از زوجین حق فسخ ایجاد می کند در حالی مواردی نیز وجود دارد که برای زن یا مرد هر دو ممکن است حق فسخ ایجاد کند. در این قسمت اسباب فسخ بررسی می شود.

همان طور که قبلا بیان شد، این امکان وجود دارد که در عقد نکاح شرط گنجاند. به موجب قواعد کلی قراردادها، تخلف از شرط باعث می شود که طرفی که شرط به نفع وی شده (مشروط له) بتواند عقد را فسخ کند. در عقد نکاح تنها تخلف از وصفی که راجع به خود زوجین است ایجاد حق فسخ می کند و تخلف از سایر شروط، مثل تخلف از شرط فعل، برای مشروط له حق فسخ به وجود نمی آورد.

زن و مرد معمولا قبل از ازدواج اوصاف زیادی از خودشان بیان می کنند که بعضا مبالغه آمیز نیز هست. مرد ممکن است خود را سالم، قوی، دست و دل باز، ثروتمند، مدیر یک شرکت معظم، استاد دانشگاه، مقيم خارج از کشور، مجرد، دکتر، و امثال آن توصیف کند.

فسخ مهریه
فسخ مهریه

به عبارت دیگر، وصف مزبور به عنوان یک شرط ضمن عقد تلقی گردد. قانون گذار در ماده (۱۱۲۸) قانون مدنی دو طریق برای تحقق این امر بیان کرده است. یکی اینکه وصف مذکور صریحا در متن عقد ذکر شود. مثل اینکه صراحتا در عقد ذکر شود «دوشیزه خانم …» که بر باکره بودن زن دلالت دارد، یا زوج تحت عنوان « آقای مهندس… » مورد خطاب قرار گیرد. طریق دیگر اینکه طرفین روی وصف مورد نظر توافق کنند و سپس عقد بر مبنای وصف مذکور منعقد گردد. در هر حال برای اینکه وصفی وارد عقد نکاح شود و بخشی از عقد را تشکیل دهد، باید طرفین در زمان انعقاد عقد به آن توجه داشته باشند. این توجه می تواند از طریق ذکر شرط در متن عقد محقق شود، یا عقد بر مبنای شرط مورد توافق منعقد گردد.

شرط دوم این است که وصف مزبور قابل اندازه گیری باشد و بتوان نقض آن را احراز کرد. مثلا با کره بودن یا مجرد بودن، قابل احراز است و نقض آن قابل اثبات است. اما برخی از اوصاف جنبه کیفی دارند و اثبات یا نقض آن به سادگی امکان پذیر نیست. مثلا «دست و دل باز» یک وصف کیفی است که اثبات یا نقض آن به راحتی امکان پذیر نیست. به اضافه اینکه اصولا زوجین قصد ندارند با بیان چنین اوصاف مبهم و کلی برای خود تبعات حقوقی ایجاد کنند. . ماده (۱۱۲۸) قانون مدنی در خصوص این حق فسخ چنین مقرر می دارد: هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانيا بر آن واقع شده باشد». قيد اخیر این ماده ناظر به موردی است که وصف ابتدا مورد توافق طرفین قرار گرفته و سپس عقد مبنی بر آن منعقد می گردد.

فوری بودن فسخ

در قانون مدنی صراحت بیان شده است که حق فسخ نکاح فوری است و بنابراین باید به فوریت اعمال شود و الا حق فسخ زایل می شود. ماده (۱۱۳۱) قانون مدنی مقرر می دارد: «خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می شود. فوریت یک امر عرفی است و بنابراین باید به نحوی اعمال شود که از جهت عرفي تأخیر در اجرا تلقی نگردد، نه اینکه بلافاصله و بدون هیچ مدت زمانی نسبت به فسخ اقدام کند. به این جهت قانون گذار در ادامه ماده (۱۱۳۱) متذکر می شود که «تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است».

فوری بودن حق فسخ از زمانی شروع می شود که فرد از موجبات فسخ آگاه می گردد. بنابراین حتی اگر سالها بعد از ازدواج از آن آگاهی پیدا شود، فوریت از همان زمان شروع می شود. همچنین اگر فرد به حق فسخ آگاهی داشته باشد اما به فوریت آن آگاهی نداشته باشد، فوریت از زمانی شروع می شود که فرد به حق فسخ و فوریت آن آگاهی پیدا می کند. به این دلیل در ماده (۱۱۳۱) آمده است که اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می شود به شرط اینکه علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد». البته اگر در این مدت رفتاری انجام داده باشد که صراحتا یا ضمن به اسقاط حق فسخ دلالت کند، ۱ حق فسخ وی ساقط می شود.

با توجه به اینکه طبق قانون حمایت خانواده مراجعه به دادگاه برای اعمال حق فسخ نکاح ضروری است، فوریت در حق فسخ ناظر به فوریت در مراجعه به دادگاه است. پس اگر دارنده حق فسخ در مراجعه به دادگاه تأخیر کند، حق فسخ وی زایل می شود. اما اگر فرد به موقع به دادگاه دادخواست دهد و دادگاه پس از رسیدگی حق فسخ را احراز نماید، جزئیات بیشتری در مورد اجرای فسخ در قانون حمایت خانواده مقرر نشده است. بنابراین معلوم نیست آیا فسخ توسط دادگاه اجرا و جهت ثبت به یکی از دفاتر رسمی ابلاغ می شود یا دادگاه حکم و مجوز فسخ را صادر و صاحب حق را به یکی از دفاتر رسمی جهت اجرا و ثبت هدایت می کند. در این صورت معلوم نیست که حکم مزبور برای چه مدتی اعتبار دارد و آیا اجرای فسخ مستلزم حضور طرف دیگر هست یا نه.

از آنجا که قانون حمایت خانواده یا قوانین و مقررات دیگر جزئیات اجرا و ثبت فسخ را مقرر نکرده اند، می توان از همان روشی که برای اجرا و ثبت حکم طلاق مقرر شده است، برای حکم فسخ استفاده کرد. بدین ترتیب حکم فسخ تنها مجوز فسخ را صادر می کند و صاحب حق فسخ باید با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق نسبت به اجرا و ثبت فسخ اقدام کند. صاحب حق فسخ باید ظرف شش ماه حکم مزبور را به دفترخانه ارائه کند. اگر طرف دیگر ظرف یک هفته در دفتر خانه حاضر نشد، سردفتر به زوجین ابلاغ می کند برای اجرای فسخ و ثبت آن در دفتر خانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور طرف دیگر فسخ جاری و ثبت می شود و مراتب به طرف دیگر ابلاغ می گردد.

فسخ مهریه
فسخ مهریه

آثار فسخ و انفساخ پس از اینکه فسخ انجام شد یا انفساخ رخ داد، رابطه زوجیت بین زن و مرد به پایان می رسد. اگر رابطه زوجیت به عقد دائم بوده است، زن باید همانند موردی که طلاق واقع می شود عده نگه دارد. بنابراین زنان غیر مدخول بها و زنان یائسه عده ندارند و بقیه زنان باید سه طهر عده فسخ نگاه دارند، مگر زن عادت ماهیانه نبیند که در این صورت باید سه ماه عده نگاه دارد، یا حامله باشد که در این صورت باید تا وضع حمل عده نگاه دارد. اما اگر رابطه زوجیت به عقد موقت بوده است، در صورت فسخ یا انفساخ زن باید به میزان عده بذل مدت برای فسخ عده نگه دارد. که در این صورت زنان غیر مدخول بها یا یائسه عده ندارند و بقیه زنان باید دو طهر عده فسخ نکاح نگاه دارند، مگر عادت ماهیانه نبیند که در این صورت باید چهل و پنج روز عده نگاه دارد، یا اگر حامله است تا وضع حمل باید عده نگاه دارد.

چنانچه فسخ یا انفساخ بعد از نزدیکی اتفاق افتد، زن مستحق كل مهرالمسمی است. اما اگر فسخ یا انفساخ قبل از نزدیکی واقع شود، در این صورت زن مستحق مهریه ای نیست مگر دلیل فسخ نکاح عنن باشد که در این صورت زن مستحق نصف مهر المسمی است. اگر در نکاح دائم مهریه مشخص نشده باشد، و قبل از نزدیکی و تعيين مهریه، فسخ یا انفساخ رخ دهد، زن مستحق هیچ مهریه ای نخواهد بود. در صورتی که عقد نکاح قبل از نزدیکی به مرگ منفسخ شود، در خصوص نصف شدن مهریه یا پرداخت کل مهریه اختلاف نظر است که قبلا در این مورد صحبت شد.

برای ارتباط با وکیل خانواده متخصص به صفحه فوق مراجعه نمایید.

Facebook
Twitter
LinkedIn

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *