در این مطلب به موضوع شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل + فسخ قرارداد + وکیل + تضمینی اشاره شده است. شما می توانید در صورت نیاز به مشاوره حقوقی رایگان از طریق راههای ارتباطی با ما در تماس باشید .
شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل + فسخ قرارداد + وکیل + تضمینی
شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل به چه صورت است؟
شرایط خیار تأخير ثمن مؤجل وجود دارد و در صورتی که بخشی از ثمن نقدأ پرداخت شده باشد، خیار مذکور وجود ندارد.
شماره دادنامه: ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۷۰۰۰۴۰۳
خلاصه جریان پرونده
در پرونده کلاسه ۰۰۹۳۵ شعبه ۱۸۹ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضای مطهری آقای ( س.ب.) به وکالت از آقای (ن.ن.) دادخواستی به طرفیت آقای (م.ق.)به خواسته فسخ معامله (بيع) موضوع قرارداد مورخ ۸۶/۱۱/۲ مبنی بر فروش حقوق عينيه و فرضیه و متصوره موروثی سهم الارث پدری و مادری موکل به خوانده به شرح مندرج در قرارداد مذکور مقوم به ۱۱۵۰۰۰۰۰ ریال و پرداخت خسارت وارده به موکل تقدیم دادگاه نموده ضمن دادخواست توضیح داده در تاریخ ۸۶/۱۱/۲ قراردادی فی مابین موکل و خوانده تنظیم می شود که در آن عقد بیع راجع به حقوق عينيه و فرضیه و متصوره موروثی به قدر سهم الارث موکل از شش دانگ هر یک از پلاک های ثبتی شماره ۶۷۲ و ۶۷۳ فرعی از سه اصلی واقع در بخش ۱۲ تهران ….. و سایر موارد مذکور در بندهای سه گانه قرارداد ها کل مبلغ ثمن هفده میلیارد و پانصد میلیون ریال تعیین شده است از سی درصد مبلغ را مذکور مبلغ دو میلیارد و ششصد و بیست و پنج میلیون ریال طی یک فقره چک شماره ۸۶/۱۱/۲-۵۴۹۵۱۸تحویل فروشنده گردیده مقرر شد مبلغ دو میلیارد و ششصد و بیست و پنج میلیون ریال در تاریخ۸۶/۱۱/۲۱ در دفتر اسناد رسمی و هنگام تنظیم و امضاء سند وکالت نامه پرداخت شود و همچنین اضافه شده که پنجاه درصد ثمن معامله به موجب چک هایی که شماره آن درج نگردیده تحویل فروشنده گردید که در این خصوص اقدام نشده است همچنین مقرر بوده که بیست درصد ثمن معامله هم در تاریخ ۸۷/۴/۲۵پرداخت گردد که در این خصوص هم اقدامی صورت نگرفته و از تاریخ تنظیم قرارداد تاکنون خوانده مراجعه ای به موکل نداشته و هیچ گونه وجهی نیز پرداخت نکرده و چکی هم تحویل ننموده و مبیع هم در تصرف وی در نیامده که مصداق تسلیم مبیع بوده باشد و از بدو قبول وکالت، موکل تاکنون نیز تلاش های اینجانب برای دسترسی به خوانده و حل مسالمت آمیز موضوع میسر نشده است؛
شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل
بنابراین با توجه به عدم تسليم مبيع و صرف نظر از اینکه نحوه نگارش قرارداد بدون درج شماره چکها به عنوان ثمن معامله و همچنین کلی بودن عناوین مبیع که اصل صحت بیع را مواجه با اشکال می نماید با توجه به اینکه طبق ماده ۳۹۴ قانون مدنی، مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع مقرر شده است تأدیه نماید و نیز طبق ماده ۳۹۱ همان قانون اگر مشتری ثمن را در موعد مقرر تأدیه نکند بایع حق خواهد داشت که بر طبق مقررات راجع به خیار تأخير ثمن معامله را فسخ نماید، استدعای صدور حکم به فسخ قرارداد بیع موصوف و با استناد [به] ماده ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی و قاعده تسبیب، حکم به محکومیت خوانده به خسارات وارده به موکل اعم از هزینه دادرسی و حق الوكاله در حق موکل صادر فرمایند. وقت رسیدگی برای۹۰/۱۲/۱۵ تعیین شده به وکیل خواهان طبق ماده ۶۸ از قانون آیین دادرسی مدنی و به خوانده طبق ماده ۷۰ از همان قانون ابلاغ شده، در جلسه رسیدگی وکیل خواهان حاضر شده اظهار داشت، مطالب به شرح دادخواست تقدیمی است عرض دیگری ندارم، خوانده حاضر نشده، دادگاه با کیفیت فوق ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره ۸۰۱۰۷۴- ۹۰/۱۲/۱۶ چنین رأی می دهد، در خصوص دعوی آقای( ن.ن.)با وکالت آقای (س.ب.)به طرفیت آقای ( م.ق.) به خواسته فسخ معامله مورخ ۸۶/۱۱/۲ و مطالبه خسارت دادرسی، وکیل خواهان توضیح داده که موکل وی سهم الارث خود از پلاک های ثبتی ۶۷۲ و ۶۷۳ فرعی از ۳ اصلی واقع در بخش دوازده تهران را به خوانده به موجب قرارداد فوق الذکر فروخته چون خوانده در مهلت تعیین شده ثمن معامله را پرداخت نکرده به علت تأخیر درپرداخت مابقی ثمن تقاضای صدور حکم به فسخ عقد بیع نموده است. نظر به اینکه از تاریخ وقوع معامله حدود چهار سال سپر شده و در این مدت خواهان اقدامی در خصوص فسخ عقد بیع نکرده و عدم اقدام خواهان برای فسخ بيع، حکایت از رضایت فعلی وی به وقوع بیع بوده از این رو دادگاه مستندا به ماده ۴۰۴ قانون مدنی دعوای خواهان را غیر ثابت تشخیص حکم به بطلان دعوای خواهان صادر می نماید
وکیل شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل و فسخ قرارداد
این رأی در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۲۴ به وکیل خواهان ابلاغ شده در تاریخ۹۱/۱/۲۸ از رأی مزبور فرجام خواهی مینماید [و] ضمن دادخواست توضیح داده موکل در تاریخ۸۶/۱۱/۲ به لحاظ ابتلا به بیماری قلبی و مشکلات مادی و معنوی با تنظیم قراردادی کلی مبادرت به واگذاری کلیه حقوق عينيه و فرضیه و متصوره سهم الارث پدری و مادری خود اعم از عرصه و اعیان و منافع آن به فرجام خوانده نموده با وصف تعیین ثمن معامله مبلغ ۱۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ريال فقط معادل سی درصد آن به مبلغ ۲۶۲۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال را طی چک شماره ۵۴۹۵۱۸- ۸۶/۱۱/۳ دریافت داشته و به شرح مذکور در صفحه ۲ قرارداد مقرر بوده که فرجام خواه ۲۶۲۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال دیگر را در دفترخانه اسناد رسمی و هنگام تنظیم و امضاء سند وکالت نامه پرداخت نماید و در ادامه قید شده پنجاه درصد دیگر به صورت چک تحویل شود ولی تحویل چک و پرداخت مابقی ثمن انجام نشده و مبیع نیز به تصرف فرجام خوانده در نیامده استشهادیه پیوست و گواهی متخصص قلب و عروق مؤید مراتب معروضه است و تلاش انجام شده برای حل مشکل به نتیجه نرسیده. با توجه به اینکه دعوی مصون از ایراد مانده حکم به بطلان دعوی در کمال تعجب صادر نموده، لذا اولا: به شرح مذکور در متن دادخواست بدوی با تأکید مواد ۳۹۴ و ۳۹۵ قانون مدنی مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع مقرر شده است تأدیه نماید [و] اگر مشتری ثمن را در موعد مقرر تأدیه نکند بایع حق خواهد داشت بر طبق مقررات راجع به خیار تأخير ثمن معامله را فسخ کند. عنایت می فرمایید در مواد مذکور هیچ گونه زمان خاصی و محدودیت مهلتی برای بایع جهت درخواست فسخ قرارداد تعیین نکرده است تا استدلال دادگاه صحيح باشد؛
وکیل تضمینی شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل و فسخ قرارداد
لازم به ذکر است در صورت نیاز به مشاوره حقوقی می توانید در هر ساعت از شبانه روز با موسسه تهران وکیل تماس حاصل فرمایید. همچنین می توانید به منظور دریافت مشاوره حقوقی رایگان در ساعات غیر اداری از طریق راه های ارتباطی موجود در وب سایت اقدام فرمایید و همچنین در صورت نیاز نسبت به دریافت مشاوره حقوقی ار طریق واتساپ نیز اقدام فرمایید.
ثانيا: موكل با وصف بیماری قلبی که حتی مجبور به [انجام] عمل قلب شده اند در این مدت نه تنها سکوت نکرده بلکه از طریق افراد مختلف اعتراض خود را در مورد عملکرد فرجام خوانده اعلام داشته و واسطه ای جهت حل مشکل و تعیین تکلیف داشته که مفاد استشهادیه مؤید مراتب یاد شده است نیز است؛
ثالثا: فرجام خوانده در جلسه دادگاه با وصف ابلاغ قانونی حاضر نشده، چنین ادعایی که در رأي آمده، نکرده، لذا حكم موصوف برخلاف اصل ۶۶ قانون اساسی و بدیهیات قانونی است تقاضای نقض رأی فرجام خواسته را داریم. پس از انجام تشریفات مربوط به تبادل لوایح و ابلاغ به فرجام خوانده طبق ماده ۷۰ قانون آیین دادرس مدنی پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال، به این شعبه ارجاع، به کلاسه فوق ثبت شده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
وکیل متخصص شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل و فسخ قرارداد
رای شعبه ۱۰ ديوان عالی کشور درباره شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل
قطع نظر از اینکه قرارداد مورخ ۸۶/۱۱/۲ مفادا عقد صلح است، هرچند در بیان عناوین رعایت اصطلاح حقوقی قید مصالح و متصالح نگردیده، با وصف صلح اعم از معوض يا غیر معوض مستفاد از ماده ۴۵۶ قانون مدنی خیار تأخير ثمن مخصوص بیع است و در عقد صلح جاری نمی شود. ايضأ قطع نظر از اینکه حسب استشهادیه پیوست و نحوه ابلاغ به فرجام خوانده، وی مجهول المكان است و امر رسیدگی، اقتضای دعوت از طریق انتشار آگهی موضوع ماده ۷۳ قانون آیین دادرسی را داشته که رعایت نگردیده، بنا به مراتب قطع نظر از نحوه استدلال دادگاه با توجه به اینکه خواهان اقرار به وصول قسمتی از ثمن معامله نموده، در صورتی که بین طرفین عقد بیع واقع شده باشد موضوع منصرف از ماده ۳۹۵ و ۳۹۴ قانون مدنی است زیرا مواد مرقوم به موردی توجه دارد که پرداخت ثمن مؤجل باشد و در موعد ثمن تأدیه نشود،
بهترین وکیل شرایط خیار تأخیر ثمن مؤجل و فسخ قرارداد
در این صورت مقررات مربوط به خیار تأخیر ثمن لازم الرعایه است در مانحن فیه با وصف پرداخت بخشی از ثمن معامله و پرداخت مابقی به وعده، از مصادیق مواد استنادی خارج است. با این نظر رأي فرجام خواسته نتیجتأ صحیح صادر گردیده، مستندا به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد فرجام خواهی وکیل فرجامخواه، دادنامه فرجام خواسته را ابرام می نماید.
بدون دیدگاه