تماس با مشاوران حقوقی تهران وکیل

دسترسی اول : نارمک براصلی خیابان فرجام حدفاصل حیدرخانی و عبادی، ساختمان کهکشان پلاک 401 طبقه 2 واحد 8

دسترسی دوم :اتوبان باقری،فرجام غربی،بعد از عبادی،پلاک ۴۰۱،ط۲،واحد ۸ ساختمان کهکشان

تلفن : 09100911179

نمونه رای قتل عمد – معاونت در قتل

تماس با تهران وکیل

در صورتیکه نیاز به انجام کارهای وکالتی دارید با ما در تماس باشید

نمونه رای قتل عمد و معاونت در قتل را می توانید در ادامه مطلب مطالعه فرمایید.

نمونه رای قتل عمد - معاونت در قتل
نمونه رای قتل عمد – معاونت در قتل

تاریخ….شماره…..پیوست….

فلا تتبعوا ألهوى آن تعدلوا

دادنامه

 

شعبه ……. دادگاه کیفری استان………

تاریخ: ۱۲/۶/۹۱ کلاسه پرونده:……………………. شماره دادنامه: ۰۹۱-۱۴/۶/۹۱

مرجع رسیدگی شعبه…………………. دادگاه کیفری استان…………… به ریاست ……..

هیات مستشاران دادگاه: ۱-… ۲ – ……. ۳-……….. ۴-…

مدعی العموم: دادستان محترم …………….

اولیاء دم: صغری و نور جهان و الناز و مهناز همسر و مادر فرزندان با وکالت آقای……………و آقای………….

متهم: ۱- شكر على فرزند…………….. به وکالت تسخیری آقای …………..

۲- حسین فرزند….. به وکالت تعیینی آقای …….

٣- فاطمه فرزند…………

۴- زهرا فرزند….

اتهام: ردیف اول – به مشارکت در قتل مرحوم ناصر

ردیف دوم – مشارکت در قتل مرحوم ناصر و سرقت گوشی همراه و مدارک وی

ردیف سوم – معاونت در قتل

ردیف چهارم – معاونت در قتل و شرب خمر

نمونه رای قتل عمد - معاونت در قتل
نمونه رای قتل عمد – معاونت در قتل

گردشکار پرونده:

در ساعت ۱۴۳۰ مورخ ۲۱/۱/۱۳۹۰اصغر همکار مقتول به کلانتری مراجعه و اعلام می نماید چون در روز جاری به محل کار خود نمایشگاه مراجعه نکرده است به خانه وی رفتم و مشاهده کردم که اتومبیل او جلوی خانه اش پارک است و درب خانه بسته ولی صدای تلویزیون بسیار بلند می باشد و کسی درب را باز نمی کند موبایل او نیز خاموش است مامورین در محل حاضر و پس از ورود به منزل متوجه می شوند که شخص مذکور به قتل رسیده و روی او با لحاف و تشک پوشیده شده و خانه خون آلود و لکه های خون بر دیوارها ریخته و یک چوب دستی خون آلود نیم متری در گوشه شمال شرقی اطاق مشاهده شده است.

در تحقیقات اولیه همسایگان گفته اند متوفی مجردی زندگی می کرده شب قتل ساعت

 

 

تاریخ….شماره…پیوست….

فلا تتبعوا ألهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان ………

۳/۵ الي ۴ صبح صدای کمک و دویدن چند نفر را در محل شنیده اند و در تحقیق از همسر و بستگان متوفی گفته اند وی با خانواده اش…. سکونت دارند مدتی است برای کاربه …………… آمده بود و تنها در آپارتمان محل واقعه زندگی می کرده و خانم………… مدیر مجتمع مسکونی گفته است که افراد زیادی با وی رفت و آمد داشته اند و یک خانمی بود که مورد اعتراض ساکنین قرار گرفت و میگفت قصد دارد او را صیغه نماید.

خانم گلناز در برگ ۳۲ گفته است اوائل سال ۸۹ یک شب متوفی مورد حمله چند نفر قرار گرفت که قصد داشتند او را بکشند و من یکی از آنها را که خون آلود بود دیدم از ترسم وارد اطاق شدم و در صفحه ۲۶۸ نیز اظهارات خود را تکرار و گفته جوان لاغری دیدم که زنجیر به دست خون آلود از خانه وی خارج شد و متوفی گفت می خواستند او را بکشند من موضوع را به همسر وی گفتم او گفت حتما راننده های او بوده اند وارد شده اند نمی دانم او آن موقع شکایت کرد یا نه و اصغر نیز مسائلی در رابطه با متوفی و خانم به نام فرزانه بیان و گفته در نمایشگاه از تلفن های او متوجه شده بودم که او بین یک خانم ( فرزانه)و یک مرد قرار گرفته و خود را حامی فرزانه می دانست و دوست نداشت با شخص دیگری ارتباط داشته باشد تا حدی که کلید منزلش را به فرزانه داده بود و بعدا برای او خانه ای اجاره کرده بود که فهمیدم فرزانه خانه را بدون اطلاع متوفی تخلیه و پنهانی رفته بود و از رفتار آنها فهمیدم که فرزانه زیر نظر شخصی مواد فروش و سارق خطرناک است و زندانی بوده و تلفنی فرزانه را تهدید می کرده اگر از زندان آزاد شوم هر کسی را که با تو بوده ریز ریز میکنم و فرزانه از این مسئله وحشت داشت در مقابل متوفی خیلی به مسائل عشقی علاقه داشت و می گفت اینها محل عشق وصال است و این عیب بزرگ متوفی بوده است و در این امر هم جانب افراط را پیش گرفته بود تا این که روز واقعه وقتی نیامد نگران شدیم و رفتیم و قضیه روشن شد.

در پی اظهارات او و خانم ……….. همسایه متوفی خانه فرزانه شناسایی و دستگیر شده و به شرح صفحات ۴۲ و ۵۴ ضمن بیان چگونگی آشنائی با متوفی و رابطه اش با او گفته یک  روز در خانه فاطمه بودم درگیری شدید بین ناصر و فاطمه در گرفت و می خواستند

تاریخ….شماره…پیوست…

فلا تتبعوا ألهوى آن تعدلوا

شعبه …… دادگاه کیفری استان…………

همدیگر را بزنند و ناصر به فاطمه فحاشی میکرد و میگفت… تو را پاره میکنم اگر تو را نکشم تخم پدرم نیستم او را به زور از منزل خارج کردم رابطه شدیدی بین حسین معروف به …….. و زهرا و فاطمه وجود داشت و ناصر قصد داشت این موضوع را به شوهر زهرا اطلاع دهد و مشروحأ مسائل مابين متوفی با خانواده فاطمه را توضیح داده و اضافه کرده من دوست ناصر بودم و اختلاف عمده بین ناصر و حسين سر فاطمه و دخترش زهرا بود.

در پی اظهارات وی فاطمه و شوهرش شکرعلی دستگیر شده و شکر علی در مقام بیان پاسخ مامورین از شنیدن قتل ناصر اظهار تعجب نموده ولی فاطمه همسرش که در محل دیگری تحت بازجوئی بوده ضمن اقرار به قتل متوفی مجریان را به شرح برگ ۶۲ گفته است روز واقعه مقتول ما را برای صرف شام دعوت کرده بود من به همراه دخترم زهرا و شوهرم شکر على رفتیم زهرا با مقتول مشروب خوردند و ماهواره را روشن کردند و فیلم های مبتذل می دیدند از آنجا که او قبلا به دخترم…. تجاوز کرده بود و آن شب قصد داشت به زهرا نیز تجاوز نماید شوهرم با چاقوی آشپزخانه چندین ضربه به او وارد و به قتل رساند و منزل را ترک کردیم و چند روز بعد زهرا را فرستادیم ….. نزد همسرش، کسی که از قتل جز ما سه نفر خبر ندارد و مشارالیها در صفحات بعدی اقرار خود را به نحو مشروح تری تکرار و در صفحه ۷۶ در نزد بازپرس نیز عینا با توضیح روشن تری تکرار کرده است در پی اقارير فاطمه، بین او و شکر علی به شرح برگ ۶۸ مواجهه حضوری داده شده و شکرعلی نیز لاجرم اقرار و ضمن تکرار اظهارات اولیه همسرش گفته او در حضور همسرم و دخترم مشروب خورد و فیلم های مبتذل گذاشت من به او اعتراض کردم او چاقو برداشت مرا بزند و قضیه تجاوز و…. را مطرح کرده بودم با یک چوب به دستش زدم چاقو از دستش افتاد و چاقو را برداشتم و ناصر را زدم تعداد ضربات خاطرم نیست من به خاطر ناموسم ناصر را زدم تنها من بودم و او را زده ام.

در رابطه با علت اختلاف بین ناصر و حسین و فاطمه در برگ ۷۱گفته است: اختلاف آنان سر زهرا بود ناصر قصد داشت به ترفندهای مختلف زهرا را به سوی خودش بکشد و با

تاریخ…شماره….پیوست….

فلا تتبعوا الهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……… دادگاه کیفری استان ………..

وی ارتباط برقرار نماید و امیر حسین هم به زهرا میگفت سمت این پیرسگ نرو اگر شوهرت طلاقت بدهد تو را خواهم گرفت.

علی رغم اظهارات دو متهم صدرالذکر مبنی بر عدم حضور حسين در صحنه مامورین از دو دختر دیگر آنها به اسامی زینب و زهره تحقیق و آنها به شرح برگ ۱۱۵ گفته اند وقتی ناصر آمد مادرم و زهرا را با پدرم برای شام دعوت کرد. حسین به لحاظ فرار از دست مامورین مدت ده روز بود در خانه ما پنهان و مخفی شده بود متوجه قضیه گردید به همراه آنها با ماشین آژانس رفتند منزل ناصر ساعت ۲۳:۳۰  بود که رفتند ما دو نفر در خانه ماندیم ساعت ۵/۲ نصف شب برگشتند امیرحسین دستها و پاها و جلوی لباسهایش خون آلود بود و تعریف می کرد با چوب بر فرق سر ناصر ضرباتی وارد کرده و دستش را در دهان او کرده بود تا صدایش در نیاید که ناصر دست او را گاز گرفته بود و آثار گاز گرفتگی در دستهای او مشاهده می شد لباس هایش را عوض کرده و لباس پدرم را  پوشید و ساعت ۷ صبح رفت و روز بعد آمد به مادرم سپرد اگر اتفاقی افتاد فورا خبر بدهد حسین با ناصر مشاجره لفظی داشتند و به منزل او رفت و آمد هم می کرد مشروب می خورد و پاسوربازی می کرد و خودش تعریف کرد وقتی ناصر در حال تغییر شبکه های تلویزیونی ماهواره ای بوده با چوب از پشت به سر ناصر کوبیده و زخمی هم شده بود زخم ها را با بتادین در منزل ما شست و گوشی نقره ای رنگ اریکسون مقتول را در دست امیر حسین دیدم که چند روز بعد داده بود به یکی از دوستانش و سیم کارت او را شکست و او میگفت شلوارش را انداخته پشت خانه ناصر و با شلوار ناصر که آن هم خونی بود آمده بود منزل ما و امیر حسین پیشنهاد کشتن ناصر را به پدر و مادر من داده بود و تعریف کردند که در آن موقع زهرا چاقو را از آشپزخانه آورده و به دست امیر حسین می دهد (۱۱۶) و امیرحسین از زهرا میخواهد که به آشپزخانه برود و صحنه قتل را نبیند.

در پی اظهارات زینب و زهره و فاطمه در صفحه ۱۱۸ و شکرعلی در برگ ۱۱۹ ضمن تایید اظهارات آندو حضور حسین را در صحنه تائید و فاطمه گفته چوب دست حسین

تاریخ …شماره… پیوست….

فلا تتبعوا ألهوى آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان………

بود و چاقو در دست شوهرم شکرعلی و ناصر را دو نفری کشتند چون شلوار حسین خون آلود شد شلوار ناصر را پوشید و می گفت دو ضربه از پشت به سر ناصر وارد کرده و چون دستش را به دهان ناصر کرده بود تا صدا نکند دستش را گاز گرفته بود و زخم بود با بتادین زخم را شست حسین یکی را به خاطر خواهرش با چاقو زده بود و در منزل ما مخفی شده بود و چند روزی منزل ما پنهان بود و شکرعلی نیز ضمن تکرار اظهارات دخترانش گفته دیدم که امیر حسین چندین ضربه با چوب به سر ناصر کوبید ولی ندیدم چاقو بزند و به دنبال اظهارات آنها به شرح صفحه ۱۲۰ صحنه قتل و درگیری از طرف فاطمه و شکرعلی بازسازی شده و هر دو أقارير اخیر خود را تکرار نموده اند.

زهرا به همراه شوهرش خود را معرفی و ضمن تکرار اظهارات پدر و مادرش در رابطه با حضور در منزل متولی گفته حسین یک ماه بود در منزل ما پنهان بود چون یک نفر را با چاقو زده به اتفاق رفتیم منزل ناصر مشروب خوردیم تلویزیون تماشا می کردیم ناصر در حال عوض کردن کانالهای ماهواره بود حسین چوب برداشت از پشت سر کوبید سر ناصر او جیغ کشید افتاد زمین حسین تلویزیون را کوبید تو سر ناصر خون فوران کرد چاقو از جیب در آورد و چندین ضربه به شکم مرحوم فرو کرد دستش را داخل دهان ناصر گذاشت تا صدایش در نیاید پدرم نیز چندین ضربه با چاقوی خودش به پشت مرحوم زد گوشی او را حسین برداشت سیم کارت را خورد کرد علت قتل این بود که ناصر پرده بکارت خواهرم را پاره کرده بود و ما او را بردیم بیمارستان و برایش پرده دوختیم(۱۲۸) آن شب من فيلم بد ندیدم امیرحسین و پدرم سر و وضع خونی داشتند امیرحسین شلوار ناصر را پوشید خارج شد چوب و چاقوها در منزل ناصر ماندند مشروب خوردیم و مشروب ها در قوطی بودند.

از شوهر زهرا نیز تحقیق شده و در برگ ۱۳۱ ضمن توصیف صفات پدرزنش گفته او به من گفت یکی را به خاطر ناموس با چاقو زده و می خواست مرا با چاقو بزند که زنم نگذاشت او اجازه نمی داد زنم را ببرم میگفت باید همیشه اینجا باشد هر وقت رفتم خانه آنها حسین آنجا بود و با مادرزنم و زینب خلوت می کردند سه ماه بود که زنم فرار

تاریخ….شماره…پیوست…..

فعلا تتبعوا الهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……… دادگاه کیفری استان …………..

کرده و به خانه پدرش آمده بود و زهرا تمام اقارير قبلی خود را نزد بازپرس در صفحه ۱۳۴ به بعد تکرار و تاکید کرده که ناصر را بابام و امیرحسین با چاقو زدند و هر دو چاقو را از منزل ما برداشتند به چشم خودم دیدم به همه جای بدن ناصر می زدند ناصر حسین را نمی شناخت او را پسردائی من معرفی کردیم قبلا هم با پدر و مادرم برای خوردن مشروب خانه ناصر رفته بودیم پدرم چاقویش را شکست و انداخت پشت یخچال خانه ناصر بعد از قتل یک تشک و یک پتوی آبی رنگ روی اور انداختند پدرم و حسین از قبل نقشه کشیده بودند که بروند در پی اظهارات زهرا راننده آژانس که شب واقعه آنها را به منزل متوفی برده شناسایی شده و در برگ ۱۶۰ گفته شب واقعه (۲۰/۱/۹۰) چهار نفر از جمله یک جوان مو فرى را بردم و هزار تومان گرفتم اگر ببینم می شناسم که با دیدن عکس متهم حسين او را شناسایی کرده و گفته همان فرد مو فری می باشد و در پی تعقیب وی بوده اند که به شرح برگ ۱۸۳ در بستر خواب در منزل ما در دستگیر شده و ابتداء از صفحه ۱۸۴ صورت جلسه ای تنظیم و اقرار نموده و سپس مشروحا از صفحه ۱۸۵ جریان واقعه را تشریح و ضمن توضیح چگونگی آشنائیش با خانواده گفته شکرعلی گفت چون ناصر به دخترم تجاوز کرده می خواهم او را بکشم فکر کردم شوخی می کند به اتفاق چهار نفری رفتیم منزل ناصر مشروب آورد شکر علی و زهرا خوردند و ساعت سه صبح شد شکر علی گفت با چوب بزن من هم ۲ تا با چوب زدم و شكر على با چاقو او را زد تا مرد و سپس جریان واقعه را به همان گونه که زهرا بیان کرده او نیز تعریف و اضافه کرده من هیچ مشکلی با ناصر نداشتم ولی شکرعلی با او درگیری داشت بدن وی تن پیمائی شده و آثار متعددی از ضرب و جرح در بدن وی گزارش شده و گفته مربوط به درگیری بوده است و در نزد بازپرس نیز اقاریر خود را تکرار و گفته با پیشنهاد شکرعلی بود که بعد از آشنانی با من گفت می خواهم یکی را بفرستم آن دنیا و چند روز بعد ناصر آمد خانه او و شکرعلی گفت همونی است که می خواهم بفرستم اون دنیا قصد داشت همان شب او را بفرستند من قبول نکردم دیدم زهرا و فاطمه و شکر علی ناراحت شدند گفتم باشد از طرفی من هم زینب را دوست داشتم قبول کردم با هم برویم

تاریخ…شماره….پیوست….

فلا تتبعوا ألهوى آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان…..

رفتیم خانه ناصر مشروب آورد یک استکان شكر على و ۴ استكان زهرا خوردند من و فاطمه نخوردیم یک لحظه حواس ناصر پرت شده من با چوب ۲ ضربه به سر او زدم شکرعلی با چاقو او را سوراخ سوراخ کرد و بقیه جریان واقعه را متهم لحظه به لحظه تشریح نموده است.

با توجه به اظهارات زهرا و حسین مامورین مجددا در تاریخ ۲۲/۲/۹۰ به منزل محل واقعه رفته و در زیر یخچال خانه چاقوی شکسته شده شکر علی را کشف و ضبط کرده اند و حسین آن را تائید و به شرح برگ صفحه ۲۲۷ اداره تشخیص هویت گواهی نموده آغشته به خون می باشد ولی به دلیل جزئی بودن تعیین گروه خون مقدور نشده است.

مجددا با توجه به اقارير قبلی هر چهار متهم صحنه بازسازی تکرار و این بار ۴ متهم اقارير خود را در صحنه تکرار نموده اند و صفحه ۲۲۰ پرونده گزارش معاینه جسد می باشد که ضمن تشریح علت فوت اصابت جسم متعدد برنده به تنه و گردن و خونریزی ناشی از آن اعلام شده و در صفحات ۲۲۱ و ۲۸۷ و ۲۸۵ نظریات تکمیلی نیز ارائه شده و قید گردیده کلا ۷۸ ضربه چاقو وارد شده به کل بدن که بدن که برخی موجب بریدگی های عمیق تر و وسیع گردیده و همه در زمان حیات و حوالی زمان فوت بوده و نمی توان | تشخیص داد کدامیک با این چاقو ارسالی ایجاد گردیده ضربه های وارده به سر علت فوت نمی باشد.

در پی اظهار نظر فوق شكر على طى صورت جلسه برگ ۲۴۰ حسين را عامل اصلی قتل معرفی و گفته او با زنم ارتباط داشت و من از ترس زنم مسائل ترا به شکل دیگری گفته ام حسین هم ضربات چاقو را وحشیانه وارد کرده بیشتر ضربات او را وارد کرده من بکی دو ضربه به گردن او زده ام و بقیه جراحات را حسین وارد کرده که وی نیز ادعای شکر علی را تکذیب و گفته من همان دو ضرب چوب را زده ام که اگر اعدام هم بشوم همین را قبول دارم.

تاریخ….شماره….پیوست….

فلا تتبعوا ألهوى آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان ………..

صفحات ۲۴۴ الی ۲۴۷ مواجهه حضوری بین چهار متهم است که ابتداء زهرا و فاطمه پدرشان را عامل جراحات و حسین را وارد کننده دو ضربه چوب به سر ناصر معرفی ولی شکر علی تکذیب و اظهارات اخیر خود را تکرار نموده و حسین نیز دو ضربه چوب را پذیرفته است و در جلسه دادرسی اولیای دم ضمن اعلام شکایت از متهمین درخواست قصاص قاتل را نموده و اظهار داشتند تمام آنچه را که متهمین در مورد متوفی بیان می کنند دروغ محض است او از اهر آمده بود و اینجا کار میکرد هر مدتی هم چند روز به ما سر می زد سپس حسين ضمن قبول حضور در صحنه اظهار داشت چهار نفری رفتیم خانه ناصر و او مشروب آورد زهرا و شکر علی و ناصر خوردند ولی من و فاطمه نخوردیم او سرگرم تغییر کانال های تلویزیون بود که شکر به من اشاره کرد بزن من هم چوبی را که در صحنه خون آلود به دست آمده برداشتم و دو ضربه به سر او کوبیدم و او آمد سمت من مرا بگیرد که شکر علی با چاقو افتاد به جان او و پشت سر هم ضربات را به او وارد کرد او ناتوان شده بود می خواست سر و صدا کند که من دست گذاشتم جلوی دهانش که صدایش درنیاید و او دست مرا گاز گرفت و جای گاز روی دستم ماند و رفتم پانسمان کردم و زهرا و فاطمه نگاه می کردند او به فاطمه التماس میکرد که به داد او برسد شکر علی هر چه می توانست ضربات چاقو به بدن او وارد کرد او افتاد و سپس چاقو را تیغه اش را گذاشت زیر پا و دسته آن را کشید بالا و از تیغه شکست و خون آلود انداخت به زیر یخچال منزل ناصر و چون لباس های ما خونی شده بود من و شکر علی هر دو از لباس های ناصر پوشیدیم و موبایل او و کیف چاقو او را می زد و ناصر حقش بود کشته شود چون او به خواهرم تجاوز کرده بود. این دادگاه با توجه به مراتب فوق و با اعلام ختم دادرسی مشاوره نموده با استعانت از خدای سبحان و وجدان به شرح مبادرت به انشاء رای می نماید.

رای دادگاه

در خصوص اتهام شكرعلی فرزند رضا ۵۶ ساله بیکار دارای عیال و اولاد دائر به شرکت در قتل مرحوم ناصر ۲- حسین فرزند…. معروف به امير ۲۱ ساله مجرد شغل

تاریخ….شماره….پیوست….

فلا تتبعوا الهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه …………….. دادگاه کیفری استان …………………

آزاد دائر به مشارکت در قتل عمدی و سرقت از مقتول 3- فاطمه فرزند…. ۴۵ سال خانه دار دائر به معاونت در قتل عمدی موصوف در فوق ۴- زهرا فرزند…. ۱۹ ساله خانه دار دائر به معاونت در قتل عمدی صدرالذكر و شرب خمر با توجه به گزارش اولیه که بر اساس اعلام… همکار مقتول تنظیم و مراتب کشف جسد و وضعیت محل واقعه صورت جلسه شده و هم چنین کشف چماق خونی که از جهات آلت جرح در سر متوفی می باشد و با عنایت به اظهارات گواهان که موید رفت و آمدهای مشکوک در منزل متوفی بوده و از تردد زن های آزاد به خانه وی خبر داده اند و با توجه به شهادت خانم …. همسایه  طبقه بالای محل واقعه که گفته است یک ماه قبل از این واقعه نیز عده ای قصد نابودی متوفی را داشته اند (صفحه ۳۱ ) و با توجه به اظهارات همکار مقتول در برگ ۳۵ که نحوه ارتباط متوفی را با فرزانه نامی بازگو و مسائلی در این رابطه بیان نموده که در نتیجه موجب احراز واقعیت و دستگیری متهمین شده و نظر به اظهارات فرزانه که در صفحه  ۴۲ از چگونگی رابطه بین متوفی و فاطمه و اختلاف آن دو جریان درگیری بین آن دو و تهديدا انجام شده بین آنها سخن گفته و در واقع درگیری بین متوفی و حسین را نیز توضیح داده است و هم چنین اظهارات محمد رضا همسر زهرا در صفحات ۱۳۱ و ۳۱۸ که او نیز جریان ارتباط بین حسین…….. با فاطمه و زینب به ترتیب مادرزن و خواهر زنش را توضیح و این که علت اختلاف با زهرا را پدرش دانسته که نمی گذاشته زهرا با وی به زندگی ادامه دهد و نظر به چگونگی حضور حسین در منزل شکرعلی و مدت آن که حسب اظهارات متهمان و خصوصا دختران آن زینب و زهره وی به دلیل فرار از دست مامورین مدت دو ماه در منزل مخفی بوده و تمام زمان را در خانه آنها سپری می کرده و این که عمده اختلاف بین متوفی و حسین نیز حسب اظهارات فاطمه در صفحه ۷۱ این بوده که ناصر در صدد بوده زهرا را به سمت خود بکشاند و حسین که در منزل مخفی بوده از این عمل ناراحت و او مترصد بوده که مشاراليها طلاق گرفته و با وی ازدواج نماید و حسب اظهارات فرزانه پازوکی در صفحه ۴۲ نیز درگیری آن دو بر سر همین مسئله بوده است و با التفات به چگونگی کشف واقعه که بر اساس اظهارات فرزانه صورت گرفته و

تاریخ….شماره….پیوست….

فعلا تتبعوا الهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان………..

نظر به وضعیت اخلاقی و اجتماعی خانواده متهمان خصوصا شکرعلی که مجموع محتویات پرونده موید آنست خاصه این که حسب اظهارات زهرا در جلسه دادرسی وی از قبل و حتی در حال حاضر قصد متارکه دارد و زینب و زهره هم در بهزیستی هستند و حسین هم مدت دو ماه به صورت مخفی و به قصد فرار از دست مامورین در منزل وی اطراق و رفت و آمد غیر معقول و به قصد خوش گذرانی و شرب خمر خانوادگی داشته اند و با توجه به اظهارات اولیه فاطمه که در واقع على رغم انکار شوهرش واقعیت را عنوان و جریان واقعه را توضیح داده و با عنایت به اقاریر وی در صفحات ۷۱ و ۱۱۸ و ۱۲۰ و ۱۹۳ و ۲۱۶ و ۲۴۵ و ۳۱۲ و در جلسه دادرسی که گرچه ابتدا درصدد بوده پای حسین به میان آورده نشود ولی بعد از اظهارات زینب و زهره مجبور به بیان واقعیت شده خاصه این که در برگ ۲۱۶ گفته چند ماهی بود شوهرم حرف کشتن ناصر را به میان آورده بود و حسین هم در جریان بود و می دانستیم که برای کشتن ناصر به خانه او می رویم و او به همین دلیل من را به زور به آنجا برده است و با عنایت به اقاریر حسین در صفحات ۱۸۵ و ۱۹۲ و ۲۱۷ صحنه بازسازی و ۲۴۰ مواجهه با شکر علی و ۳۰۱ که گفته است من ناصر را نگه داشته بودم شكر على با چاقو او را می زد و هم چنین برگ ۳۱۲ و ۳۲۶ در جلسه دادرسی و این که اقارير او به همان میزان که بیان نموده با اوضاع و احوال هم کاملا مطابقت دارد و نظر به اظهارات زهرا در جلسه اخیر دادرسی که او نیز ضمن اقرار به شرب خمر اعمال ارتکابی از سوی پدرش (وارد کردن ضربات متعدد چاقو )و حسین ( وارد کردن چند ضربه چوب به سر متوفی)را بیان نموده و گرچه هر دو متهمه مدعی هستند که شكر على آن دو را به زور به خانه متوفی برده ولی با وصف این که هر دو اذعان دارند که قبلا هم برای صرف مشروب به خانه ناصر می رفته اند و به این کار عادت داشته اند اصولا نیازی به این نبوده که به زور به خانه متوفی رفته باشند خاصه این که اولا زهرا در جلسه اعلام نموده می دانستم که برای قتل ناصر می رویم و ثانيا حق او بوده که کشته شود و ثالثا حسب الاظهار بحث قتل از ماه ها پیش مطرح بوده و رابعا دیده است که پدرش از خانه چاقو برداشته و به سمت خانه مقتول حرکت کرده و از طرفی معقول هم

تاریخ….شماره….پیوست…..

فعلا تتبعوا الهوی ان تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان………

نمی باشد که مردی تنها در حالی که با خانواده ای درگیری داشته و به کرات همدیگر راتهدید به قتل نموده اند در ساعت ۱۱:۳۰ شب دشمنان خود را به شام دعوت و سپس از زن خانواده بخواهد که در نیمه های شب برای همه آشپزی نماید بنابر‌این ادعای متهمين در این زمینه کاملا كذب محض است و هر چهار نفر همان گونه که آقای……….. راننده آژانس هم در صفحه ۱۶۰ گفته آنها را به محل واقعه رسانده با قصد و انگیزه قتل و با پشتوانه حضور فاطمه و زهرا که می توانسته موجب فریب مقتول گردد وارد خانه او شده و مقدمتا به جان وی افتاده و او را کشته اند و نظر به اظهارات شكرعلی در اولین تحقیق که با تفکر و اندیشه خاصی حتی منکر اطلاع از فوت متوفی شده ولی بعد از اطلاع از جریان تحقیقات بحث ناموسی و گذاردن فیلم مبتذل و مسائلی را که در صفحه ۶۸ مطرح کرده به میان آورده و در نهایت اقرار به زدن متوفی نموده و در برگ ۸۴ نزد بازپرس نیز آن را تکرار کرده است و نظر به صورت جلسه بازسازی های انجام شده در صفحات ۱۲۰ و  ۲۱۷ که متهمین در هر وضعیت از مراحل پرونده اقاریر خود را به تصویر کشیده اند و هم چنین اظهارات شکر علی در صفحه ۲۴۰ که پس از تفهیم نظریه تکمیلی پزشکی قانونی و علی رغم این که قصد دارد حسین را عامل اصلی قتل معرفی نماید باز شخصا اقرار به زدن دو ضربه چاقو به گردن متوفی کرده است و با التفات به اظهارات فاطمه همسر و زهرا دختر شکرعلی در طول تحقیقات و در جلسه دادرسی که گفته اند تمامی ضربات چاقو توسط شکرعلی وارد شده و حسین فقط ۲-۳ ضربه با چوب به سر ناصر وارد کرده است و آن که این موارد از سوی متهم ردیف دوم به کرات بیان و اقرار شده و در نهایت این که اصولا انگیزه قتل در وجود شكر على زبانه کشیده و طراح نقشه او بوده و از وجود حسین در منزلش نیز به خاطر رسیدن به هدف خود استفاده نموده و دلیلی در پرونده وجود ندارد که انگیزه ای برای قتل در حسین وجود داشته باشد و اظهارات او در صفحات ۳۰۱ و ۱۹۲ که به صراحت اقرار نموده بعد از وارد کردن ضربات چوب بر فرق سر متوفی او را نگه داشته تا شكر على آسان تر بتواند ضربات چاقو را وارد نماید موید این واقعیت است و قدر مسلم او همان گونه که خودش هم نوشته برای خوش آمد زهرا

تاریخ…..شماره….پیوست…

فلا تتبعوا الهوى آن تعدلوا

دادنامه

شعبه……… دادگاه کیفری استان ………………….

و فاطمه و رسیدن به زینب حاضر شده که همراه شکرعلی به قتلگاه رفته و مقدمات ارتکاب اعمال جنایتکارانه شکر علی را فراهم نماید و عمل او در این حد در قالب معاونت در قتل قابل تعقیب خواهد بود و با توجه به نظریات پزشکی قانونی و گزارش معاینه جسد که از جهاتی موید اقاریر اولیه شکرعلی است و دلیل بر صحت اظهارات زهرا و فاطمه و اقاریر حسین است و از جهاتی نیز دلیل بر این است که وارد کننده ۷۸ جراحت در نقاط مختلف بدن متوفی کینه و خشم بسیار شدیدی از وی داشته و با وضعیت بدنی که از متهم در جلسه مشاهده شد قدر مسلم به تنهایی نمی توانسته این جراحات را وارد نماید و بدون نگهداری توسط حسین نیز قادر به انجام این جنایت فجیع نبوده و لذا به نظر می رسد تنها کسی که از وقوع قتل صد در صد راضی بوده شکر علی متهم ردیف اول است که در آخر کار نیز چاقو را زیر پا شکسته و تکه های آن را در پشت يخچال خانه انداخته که پس از اقرار وی و دختر و همسرش به شرح برگ ۲۱۰ کشف و ضبط شده و حسب گزارش اداره تشخیص هویت در صفحه ۲۲۷ هم آغشته به خون بوده است و با عنایت به نظریه های تکمیلی پزشکی قانونی که اعلام گردیده عامل اصلی فوت جراحات وارده بر تنه و گردن است و متهم ردیف اول در طول تحقیقات اقرار نموده و ضربات وارده بر سر هیچ تاثیری در مرگ نداشته و در صفحه ۲۸۵ نیز به صراحت اعلام شده نمی توان در رابطه با تعدد آلات جراحتها اظهارنظر نمود و ظاهر امر هم این است که با یک چاقو وارد شده و آن هم چاقوئی است که تکه های آن در پی راهنمائی متهمين کشف شده که اگر چاقوی دیگری در کار بود قدر مسلم یافت می شد یا از سوی فرزند و همسر شکر علی بیان می گردید و نظر به سایر مندرجات پرونده و تصاویری که از جسد گرفته شده در سی دی داخل پرونده مضبوط می باشد بزهکاری هر چهار متهم ثابت و محرز می باشد و علی رغم این که متهم ردیف اول در جلسه دادرسی بر خلاف اقاریر دست نویس قبلی خود منکر حتی یک ضربة متوفی شده و فاطمه و زهرا هم مدعی شده اند که به زور شکرعلی و در پی تهدید او در صحنه حاضر گردیده اند ولی برای دادگاه علم و یقین حاصل است که شکرعلی که حسب الاقرار بیکار هم می باشد خانه

تاریخ …… شماره ….. پیوست….

فلا تتبعوا ألهوى أن تعدلوا

دادنامه

شعبه …………… دادگاه کیفری استان ……………..

خود را در وضعیتی قرار داده که افراد مجرد و بیکار و فراری به راحتی در آن رفت و آمد داشته و با افراد خانواده که اکثرا نسوان و دختران وی بوده اند رابطه برقرار و دو ماه قبل از واقعه موجبات حضور حسین را که در پی گریز از دست مامورین به دنبال ماوی و پناهگاهی بوده و به… معروف است به خانه برده و در مدت دو ماه تمام لحظات را در کنار خانواده و همسر و دختران وی از جمله زهرا که قهر کرده از شوهرش در… بوده سپری و نتیجه مشخص است که خانم فاطمه در برگ ۷۱ بیان کرده و گفته دعوای بین متوفی و حسین بر سر زهرا بوده که هر کدام مترصد مطلقه شدن مشارالیها و رسیدن به وصال وی بوده و بعد از مدتی بر سر اختلافات موجود با متوفی و درگیری های حادث شده که یکی از آنها توسط فرزانه در صفحه ۴۷ تشریح شده خشم شكر على نسبت به متوفی برانگیخته و نقشه قتل وی را مطرح و چون فاطمه نیز از جهاتی مورد ظن شوهرش نسبت به حسین قرار داشته و ظاهرا قول و قراری هم بین زهرا و متوفی بوده با وی هماهنگ شده و شب واقعه با قصد قتل وی و با آگاهی و اطلاع فاطمه و زهرا به سمت خانه متوفی رفته و قدر مسلم حضور فاطمه و زهرا به خاطر این بوده متوفی دشمنان خود  را به خانه راه دهد زیرا اگر غیر از این بود شکر علی و حسین نمی توانستند بدون سروصدای متوفی وارد شوند از طرفی چند قبل دو درگیری حادث شده همدیگر را تهدید کرده و متوفی می دانسته که آنها قصد انتقام دارند و تنها دو نفر زن را که فریبکارانه همراه متهمان ردیف اول و دوم بوده اند دلیل بر اذن دخول به منزل می دانسته و با وصف این که هر دو متهمان ردیف های سوم و چهارم هم می دانستند که شکر علی و حسین با قصد کشتن وی وارد می شوند در جهت تسهیل ورود و ارتکاب قتل و فراهم نمودن موجبات ارتکاب قتل اقدام نموده و در صحنه هم اگر اقدامی عملی نکرده باشند ولی اعمال آنها در جهت اختتام کار و مرگ قطعی متوفی صورت گرفته و به همین دلیل زهرا بدون مقدمه و واسطه ای به سمت…… حرکت و نزد شوهرش رفته که همین عمل وی موجب تعجب و بهت وی را فراهم کرده و از وی درآورده که مرتکب چه عملی شده اند و به اتفاق او را معرفی کرده و ادعای آن در زن که گفته اند ما را به زور برده موجه

 

تاریخ ….شماره….پیوست….

فلا تتبعوا الهوى أن تعدلوا

شعبه …………. دادگاه کیفری استان………………

نمی باشد زیرا خود آنها گفته چندین بار قبلا هم برای صرف مشروب الکلی به خانه او رفته بودند و می دانستند که این بار هم مشروب به راه است (اگر گفته های آنها صحت داشته باشد) و از طرفی آنها قتل را جنبه ناموسی داده و نیازی نبوده که آنها به زور بروند گرچه اصولا بحث ناموسی مذکور کذب محض است زیرا اولا هیچ دلیلی در این رابطه در پرونده وجود ندارد ثانيا موردی از سوی یگانه دختر آنها اعلام نشده ثالثا خودشان میگویند چیزی ندیده اند و رابعا دليل عدم شکایت خود را بدون دلیل و مدرک دانستن ادعا عنوان کرده اند و خامسا با وصفی که از زندگی خانوادگی شکرعلی در پرونده شده دیگر جایی برای تعصبات دینی و مذهبی و ناموسی باقی نمی ماند و سادسا زمانی که پدری اجازه می دهد دخترش با مرد غریبه سر بساط مشروب خواری نشسته و پس از شرب خمر فیلم های مبتذل مشاهده نماید چگونه می توان در رابطه با مسئله ای که اصلا وجود خارجی نداشته وی را متعصب دانست و در ارتکاب قتل مجاز بدانیم و آنچه از مجموع اظهارات متهمين استنباط می گردد وحدت قصد بین عمل معاونين(حسین وارد کردن ضربات اولیه برای تضعیف مستوفی و سپس نگهداری وی که شکرعلی بتواند ۷۸ ضربه چاقو در بدن وی وارد نماید ) و زهرا و فاطمه (از این جهت که اگر آن دو به دنبال شکر علی و حسین نمی رفتند ورود متهمان به خانه متوفی در ساعت ۱۲:۰۰شب فروردین ماه امکان نداشت و اقدام زهرا در شرب خمر با متوفي وعمل فاطمه در وارد شدن به آشپزخانه و شروع به آشپزی در ساعت۱۲:۰۰ شب نیز جهت فریب متوفی و در جهت تسهیل ارتکاب قتل صورت گرفته ) و مباشر قتل یعنی شکر على وجود دارد و با وصف اظهارات حسین و زهرا و فاطمه عمل حسین نمی تواند مصداق مشارکت در قتل داشته باشد و چون اولیای دم نیز مصرانه درخواست قصاص متهم را کرده اند و عمل متهمان ردیف اول از مشارکت به مباشرت در قتل و متهم ردیف دوم از مشارکت به معاونت در قتل تشخیص گردیده لذا مستندا به مواد ۱۹-۴۳ و ۴۷ و ۲۰۵ و ۲۰۷ و ۲۳۰ و بندهای ۱ و ۴ از ماده ۲۳۱ و ۲۳۲ و ۲۳۳ و ۲۶۱ و ۲۶۴ و ۲۶۵ و ۶۵۶ و ۶۶۷ و ۱۶۸ و۱۰۵ و ۱۷۴ از قانون مجازات اسلامی و رعایت ماده ۱۷۷ از قانون آئین

تاریخ … شماره ….پیوست….

فلا تتبعوا الهوی آن تعدلوا

دادنامه

شعبه ……. دادگاه کیفری استان(۱)……..

دادرسی کیفری ضمن صدور حکم برائت در رابطه با اتهام مشارکت در قتل منتسب به حسین، شکرعلی را از بابت اتهام قتل عمدی مرحوم آقای ناصر به یک بار قصاص نفس و حسین را از لحاظ اتهام معاونت در قتل عمدی به ۱۵ سال حبس تعزیری و ۵ سال اقامت اجباری از بابت تتمیم مجازات در شهرستان…….. و از بابت اتهام سرقت نیز به سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و تحمل ۷۴ ضربه شلاق و رد یک دستگاه موبایل و سیم کارت مربوطه و اسناد و مدارک مسروقه در صورت وجود به اولیای دم و فاطمه را از جهت اتهام معاونت با توجه به میزان نقش وی به سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و زهرا را نیز از بابت اتهام شرب خمر به هشتاد تازیانه به عنوان حد الهی و از نظر معاونت در قتل نیز با توجه به جوانی و این که دارای فرزند شیرخوار است و استحقاق ارفاق را دارد با رعایت ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی به ۲ سال حبس محکوم می نماید رای صادره حضوری است و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور می باشد.

نمونه رای قتل عمد - معاونت در قتل
نمونه رای قتل عمد – معاونت در قتل

رئیس شعبه… دادگاه کیفری استان….

مستشاران دادگاه: ۱)….. ۲)….. ۳)…. ۴)…..

(۱)کیفری یک

د: رای شماره ۷۹۰- ۱/۱۱/۱۳۸۷ وحدت رویه هیات عمومی

مستفاد از اصول کلی حقوقی و مواد ۵۴و ۱۸۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، هر گاه متهم به ارتکاب چند جرم از درجات مختلف باشد دادگاهی باید به اتهامات او رسیدگی نماید که صلاحیت رسیدگی به مهم ترین جرم را دارد، با این ترتیب به نظر اکثریت اعضاء هیات عمومی دیوان عالی کشور در صورتی که یکی از اتهامات متهم از جرایمی باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه کیفری استان است، این دادگاه باید به اتهامات دیگر او نیز که در صلاحیت دادگاه عمومی است رسیدگی نماید. همچنین چنانچه بزهی به اعتبار ترتیب یکی از مجازات های مندرج در تبصره الحاقی به ماده ۴ اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب ۲۸/۷/۱۳۸۱ در دادگاه کیفری استان مطرح گردد و دادگاه پس از رسیدگی تشخیص دهد عمل ارتکابی عنوان مجرمانه دیگری دارد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه عمومی جزایی است، این امر موجب نفی صلاحیت دادگاه نخواهد بود و باید به این بزه رسیدگی و حکم مقتضی صادر نماید. آراء دادگاه کیفری استان در موارد فوق قابل تجدیدنظر در دیوان عال کشور است. این رای طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعبه دیوان عالی کشور و دادگاه ها لازم الاتباع است.

در صورت نیاز با اخد مشاوره با وکیل قتل عمد می توانید با موسسه تهران وکیل تماس حاصل فرمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی کیفری توسط وکیل کیفری به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان مشاوره حقوقی ما در ارتباط باشید.

Facebook
Twitter
LinkedIn

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *