تماس با مشاوران حقوقی تهران وکیل

دسترسی اول : نارمک براصلی خیابان فرجام حدفاصل حیدرخانی و عبادی، ساختمان کهکشان پلاک 401 طبقه 2 واحد 8

دسترسی دوم :اتوبان باقری،فرجام غربی،بعد از عبادی،پلاک ۴۰۱،ط۲،واحد ۸ ساختمان کهکشان

تلفن : 09100911179

ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان

تماس با تهران وکیل

در صورتیکه نیاز به انجام کارهای وکالتی دارید با ما در تماس باشید

هر آنچه باید درباره ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان در این مطلب شرح داده شده است. درصورتیکه به مشاوره حقوقی تلفنی برای حل مشکلات نیاز دارید با موسسه حقوقی تهران وکیل تماس حاصل فرمایید.

 

ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان
ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان

مطابق ماده ۱۰۵۹ (ق.م): «نکاح مسلمه با غیر مسلم، جایز نیست. حکم مقرر در این ماده، نظری اتفاقی میان فقهای امامیه و عامه است، در حجیت آن علاوه بر آیات قرآن و اجماع، به دلیل عقلی نیز استناد شده است. حرام دانستن ازدواج با مشرکان، باعث جلوگیری از تأثیر آنان بر فرهنگ جامعه اسلامی می شود. حال اگر زن مسلمانی با مرد غیر مسلمانی ازدواج کند، احتمال دارد، زن تحت تأثیر همسر خود ایمانش را از دست بدهد و یا ناچار بشود، در طول زندگی مشترک نقیه نماید و اعتقادات خود را مکتوم بدارد که در هر حال مطلوب به نظر نمی رسد و اگر زن شجاعت ابراز ایمان خود را داشته باشد و علی رغم داشتن شوهری نامسلمان، به تکالیف دینی خود پایبند باشد، چه پسا مورد اذیت و تمسخر شوهر خود قرار گیرد و کم کم پایه های اعتقادش به دین اسلام سست شود.

در هر حال، به احتمال فراوان چنین ازدواجی در مسیر خوشبختی حرکت نخواهد کرد و زمینه ساز مشکلات زیادی برای زوجین و فرزندان خواهد شد. چه بسا مرد بخواهد، فرزند خود را با اعتقادات غیردینی پرورش دهد و در مقابل، زن بخواهد آن فرزند را بر اعتقادات دین اسلام پرورش دهد و همین مسئله باعث کشمکش و نزاع می شود. لذاء عقلا سست بودن بنیان چنین نکاحی به سهولت قابل پیش بینی است و دلیلی منطقی بر گرایش به سمت آن دیده نمی شود.

 

حرام بودن نکاح زن مسلمان با مرد نامسلمان باعث می شود اگر نکاحی بدون در نظر گرفتن چنین منعی روی دهد، باطل باشد. حال اگر بعد از نکاح، یکی از طرفین تغییر عقیده دهد، وضعیت نکاحی که مقدم بر آن واقع شده چه خواهد شد؟ مسئله دارای فروض مختلفی است که به ترتیب مورد بررسی قرار می گیرد:

اگر زن مسلمانی با مرد مسلمانی ازدواج کند

اگر زن مسلمانی با مرد مسلمانی ازدواج کند، ولی بعد از عقد نکاح، مرد مسلمان کافر شود، نکاح مزبور منفسخ می شود. در این حالت، اگر انحلال نکاح قبل از نزدیکی باشد، زن مستحق نصف مهر است. زیرا وقوع انحلال از جانب مرد است و این فرض به مانند طلاق قبل از نزدیکی است. با وجود این، در نظری مخالف گفته شده است تنصیف مهر اختصاص به طلاق قبل از نزدیکی دارد و لذا تعمیم این حکم استثنایی به انحلال نکاح قبل از نزدیکی به دلیل کفر شوهر موجه به نظر نمی رسد. به همین دلیل نظری که زن را در هر حال، مستحق كل مهر می داند، صحیح تر به نظر می رسد. البته اگر كفر شوهر بعد از نزدیکی باشد، زن مستحق مهرالمسمی است و در این خصوص اختلافی نیست، زیرا به مجرد وقوع نزدیکی زن استحقاق آن را پیدا کرده است

اگر زن نامسلمانی با مرد نامسلمانی ازدواج کند

اگر زن نامسلمانی با مرد نامسلمانی ازدواج کند، ولی بعد از عقد، زن مسلمان شود، چنانچه اسلام آوردن زن قبل از نزدیکی باشد، نکاح منحل می شود و زن استحقاق مطالبه مهریه را ندارد. ولی اگر بعد از نزدیکی مسلمان شود، نکاح منحل می شود و استحقاق مطالبه مهر را دارد.

اگر کافر شدن یا مرتد شدن بعد از نزدیکی صورت گیرد، زن باید از حين ارتداده عده نگاه دارد و نکاح بعد از انقضاء عده، منفسخ می شود. در این فرض، اگر زن مرتد شده باشد و در ایام عده از کفر خویش رجوع کند و به ایمانی که قبلا به اسلام داشته باز گردد. نکاح ار تثبیت می گردد، چه اینکه ارتداد او فطری بوده باشد یا ملی. اگر مرد مرند ملی شده باشد، وی نیز میتواند با بازگشت به ایمان پیشین خویش، از انحلال نکاح قبل از انقضاء عده جلوگیری کند. اما اگر بعد از انقضاء عده از کفر خویش باز گردد مانع انفساخ نکاح نخواهد شد. در این صورت اگر بخواهد باز هم با همسر سابق خود زندگی کند، باید با وی عقد نکاح جدیدی منعقد کند.

اگر مرد، مرتد فطری شده باشد، به محض تحقق ارتداد، نکاح او منفسخ می شود و زن باید از آن لحظه عدة وفات نگاه دارد. زیرا در ارتداد فطری توبہ مرتد پذیرفته نمی شود و مرد مرتد فطری، مستوجب مجازات قتل است.

اگر زن نامسلمانی با مرد نامسلمانی، ازدواج کند و بعد از آن، هر دو همزمان مسلمان شوند، نکاح آنان منحل نمی شود و همان نکاح سابق به نحو صحت تداوم می یابد.

ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان
ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان

ازدواج مرد مسلمان با زن نامسلمان

قانون مدنی به صراحت حكم ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان را بیان نکرده است. البته از مفهوم مخالف ماده ۱۰۵۹ (ق.م) چنین استنباط می شود که چنین ازدواجی مجاز و صحیح است. ولی به نظر می رسد، برای شناخت حكم موضوع نباید به مفهوم مخالف ماده مزبور بسنده کرد؛ بلکه ضرورت دارد به فقه اسلامی رجوع شود. در فقه اسلامی، وقتی سخن از نکاح مرد مسلمان با زنان غیر مسلمان است، فقها در تعيين حكم قضیه، میان زنان اهل کتاب و زنانی که اهل کتاب نیستند، فرق قائل می شوند. به اعتقاد فقهای اماميه، زن کتابیه زنی است که مسیحی (نصرانی) یا یهودی (کلیمی) باشد. البته بعضی از فقهای امامیه، زنان زرتشتی (مجوسیان) را هم اهل کتاب دانسته اند. فقهای اسلام، اعم از شیعه و سنی، معتقدند، ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمانی که کتابيه محسوب نمی شود، چه به صورت دائم و چه به صورت موقت، باطل است.

ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان کتابيه

اما در خصوص ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان کتابيه، نظرات مختلفی مطرح شده است و هر نظری متکی به مستنداتی است که به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد:

1۔ عده ای معتقدند، ازدواج مرد مسلمان با زن کتابیه، چه به صورت دائم و چه به صورت موقت، ممنوع و باطل است.

2- عده ای معتقدند، ازدواج موقت مرد مسلمان با زن کتابیه، مطلقا جایز است. ولی ازدواج دائم آنان فقط در صورت اضطرار جایز است.

3- عده ای معتقدند، ازدواج مرد مسلمان با زن کتابیه، مطلقا (چه دائم و چه موقت و چه در حالت اختیار و چه در حالت اضطرار) ممنوع و باطل است

4- عده ای معتقدند، ازدواج موقت مرد مسلمان به زن کتابیه، جایز است؛ ولی ازدواج دائم آنان ممنوع و باطل است.” مشهور فقهای امامیه قائل به این قول هستند.

5- عده ای معتقدند، در حالت اختیار، ازدواج مرد مسلمان به زن کتابیه، چه به صورت دانم و چه به صورت موقت، ممنوع و باطل است. ولی در حالت اضطرار هر دو قسم ازدواج آنان جایز است.

6-عده ای هم معتقدند، ازدواج مرد مسلمان با زن کتابیه، چه به صورت دائم و چه به صورت موقت، جایز است. این قول در میان فقهای قدیم امامیه، طرفدار زیادی نداشته است. عده فراوانی از فقهای امامیه، نظر بر جواز نکاح دائم با زن کتابیه داده اند و خصوصا این گرایش در میان متأخرین بیشتر دیده می شود. فقهای اهل تسنن نیز نکاح مرد مسلمان با زن كتابيه را جایز می دانند.*

دلائل قائلین به حرمت: فقهایی که قائل به حرمت نکاح دائم با زن کتابيه تسدهاند به آیاتی از قرآن استناد کردهاند که در آن ازدواج با مشرک منع شده است

1- به اعتقاد آنان اهل کتاب نیز از مشرکین هستند، زیرا آنان عزیر و مسیح را پسر خدا میدانند. ولی در پاسخ این استدلال گفته شده است که اولا – در اصطلاح قرآن اهل کتاب، کافرند؛ ولی مشرک شمرده نمی شوند؛ هر چند کلمه «یشرکون» درباره آنان آمده است. مستند این نظر میتواند، آیة ۱۰۵ سوره بقره باشد که در آن اهل کتاب» بر «مشرکان» عطف شده است و این به معنای آن است که میان این دو تفاوت وجود دارد.

ثانيا – برخی روایات دلالت دارند که این آیه، به وسیله ای ۵ سوره مائده، نسخ شده است در حدیثی از حضرت علی (ع) بیان شده است: ایاتی در قران وجود دارد که نیمی از آن نسخ شده و نیم دیگران نسخ نشده است»، حضرت، برای این مطلب، آیه ۲۳۱ سوره بقره را مثال اوردهاند. قسمت نخست این آیه که به ممنوعیت نکاح با زنان هل کتاب مربوط است. با ايه ۵ سوره مائده نسخ شده؛ ولی قسمت دوم آن که به ازدواج زنان مسلمان با اهل کتاب ارتباط دارد، نسخ نشده و ممنوعیت آن همچنان باقی است. اما عده ای دیگر گفته اند: اگر حتی واژه لمشرک»، شامل اهل کتاب نشود، حکمتی که برای ممنوعیت ازدواج با مشرکان بیان شده است، این است که آنان به سوی آتش جهنم دعوت می کنند و اهل کتاب نیز به همین صورت هستند و تفاوتی میان مشرک و بین اهل کتاب نیست. لذا، ازدواج با اهل کتاب نیز باید ممنوع باشد.

۲- برای این قول به آیه ۱۰ سوره ممتحنه استناد شده است. در این آیه آمده است. و هبه پیوندهای ازدواج که قبلا با زنان کافر بسته اید، پایبند باشید. یعنی پس از مسلمان شدنه همسر کافر خود را (مشرک باشد یا کتابی) رها کنید. برخی معتقدند عموم لفظ کوافر» شامل زنان اهل کتاب نیز می شود، ولنا، ازدواج با آنان را به مانند ازدواج با زنان مشرک جایز نمی دانند. اما به نظر می رسد، شان نزول آیه در خصوص روابط مشرکان مکه با مسلمانان است و شامل اهل کتاب نمی شود

۳- در آیه 2۵ سوره نساء آمده است: «کسانی که توانایی ندارند با زنان آزاد و پاکدامن و با ایمان ازدواج کننده با دختران با ایمان که مملوک و کنیزند، ازدواج کنند. البته ايمان طاهری آنان کفایت می کند زیرا حقیقت ایمان را خدا میداند، بعضی به این به استناد کرده اند و گفته اند: ذکر مصفت ایمان در ایه، نشانگر عدم جواز ازدواج با زنان غير مؤمن (مشرک یا کتابی) است. ضعف این استدلال از آن جهت است که از نظر اصولی مفهوم وصف حجیت ندارد و این در حالی است که استناد کنندگان به این آیه برای حجیت قول خود به مفهوم وصف، متمسک شده اند

۴- یکی دیگر از آیاتی که به آن استناد شده است، آیه ۲۲ سوره مجادله است، در این آیه آمده است: ای رسول خدا. هرگز مردی را که به مبدا و معاد ایمان دارد، نخواهی یافت که با دشمنان خدا و رسول دوستی کند». بعضی گفتهاند چون ازدواج برای برقراری مودت و محبت و رحمت است، لذا، ازدواج با مشرکان و اهل کتاب جایز نیست. اما در رد این استدلالی گفته شده است: اولا – آیه مورد اشاره، دوستی با کافران را به دلیل دشمنی آنان با خدا و رسول منع می کنند زیرا حکم، بر وصف لمن حاد الله و رسوله» معلق شده است، پس دوستی با کافران به جهت لزوم رابطة مونت بین زوجین، اشکال ندارد؛ به همین دلیل، به دوستی های بسیاری در قرآن، حتی با کافران و مشرکان، سفارش شده است، مانند سفارش به مصاحبت و رفتار نیک با پدر و مادر اگرچه کافر باشند. و سفارش به صله رحم در این ۲۱ سوره رعد نیز به همین صورت است. ثانيا – ازدواج های زیادی صورت می گیرد که در آن موقت و دوستی چندانی وجود ندارد و غرض حداقلی از آن رفع نیازهای جنسی است و چنین ازدواجهایی، علی رغم اینکه قرین با اختلاف و نشوز است، تداوم می یابد و زوجین از هم استمتاع میبرند هرچند که به این ازدواج ها به عنوان ازدواج آرمانی نگریسته نمی شود، ولی نمیتوان آن را غیرضروری دانست و بهره مندی از آن بر عذوبت ترجیح دارد.

دلایل قاتلین به جواز : در مقابل فقهایی که ازدواج با زنان اهل کتاب را جایز میداننده به این ۵ سوره مائده استناد کرده اند. در این آیه بخشی از حلال های الهی بیان شده است و از جمله این حلال ها ازدواج به اهل کتاب است. بر استدلال مذکور اشکالاتی به شرح زیر وارد شده است:

1- این آیه با آیات حرمت ازدواج با كافره نسخ شده آیه ۲۲۱ سوره بقره و آیه ۱۰ سوره ممتحنه) و روایاتی نیز بر منسوخ بودن آن دلالت میکند.

این ایده صحیح به نظر نمی رسد

زیرا اولا – روايات دیگری بر نسخ آيات حرمت ها با آیه ۵ سوره مائده دلالت دارند. ثانیا . با اخرین سورهایی است که بر پیامبر نازل شده است. طبق روایت این سوره دو یا سه ماه پیش از رحلت پیامبر بر او نازل شده است. به همین دلیل این سوره میتواند نسخ آیات دیگر باشد زیرا متضمن آخرین حکم شارع مقدس است

ثالثا – آیه جواز نكاح اهل کتاب با کلمه اليوم» آغاز می شود که در ناسخ بودن صراحت دارد، زیرا کلمة اليوم» دلالت دارد بر اینکه از هم اکنون حکم حيت مقرر می گردد و محرومیت پیش از این برداشته می شود.

رابعا – هیچ گونه تنافی بین آیه جواز و آیات حرمت دیده نمیشود و این دو قابل جمع به نظر می رسند. زیرا، آیات مربوط به حرمت ازدواج با مشرک و به جواز ازدواج با اهل کتاب، به دو موضوع کاملا متفاوت می پردازند و آیات مربوط به حرمت ازدواج با کافر را می توان به آیه جواز ازدواج با اهل کتاب تخصيص زده زیرا نسبت آن دو، عام و خاص است.

۲. گفته شده است، آیه ۵ سوره مائده، به جواز نکاح موقت با زنان اهل کتاب و آیات حرمت به ازدواج دائم با آنان مربوط است، زیرا، آنچه در نکاح دائمر پرداخت می شود، مهریه با صداق می نامند، و کلمه اجر» در آبه جواز نكاح، ظهور در نکاح موقت دارد.

ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان
ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان

در پاسخ گفته شده است که: استدلال مزبور قابل قبول نیست زیرا اولا – كلمة اجر»، در نکاح دائم نیز به کار رفته است. ثانیا به این آیه جور» را برای دو گروه محنث من المونت» و المحصنت من الذين أوتوا الكتب» مطرح کرده است و لذا، آیه درباره زنان اهل کتاب تیتر به بطلتی ازدواج دائم و موقت) نظر دارد و اختصاص قيد انا نتوقن أجورهنه به گروه دوم (اهل کتاب) نیز خلاف ظاهر است.

۳. همچنین گفته شده است: هر دو گروه مطرح شده در آیه، زنان مؤمن هستند، برای آنان که از ابتدا ایمان دانسته اند، تعبير والمحصنت من المؤمنست» آمده و برای آنان که نخست اهل کتاب بوده، سپس ایمان آوردهانده تعبير والمحضنته من الذين أوتوا الكتب» آمده است پس آ به اصلا به ازدواج اهل کتاب ربطی ندارد. در پاسخ گفته شده است: اولا – با این ترتیب می بایست از المحصنات من المشركات» هم نام ببرد، چون گروه سومی از زنان مؤمن هستند که اول مشرک بودند. سپس ایمان آوردند و اتفاقا تعداد این گروه در صدر اسلام بسیار زیاد بود. ثانيا – در ابتدای آیه، طعام اهل کتاب و طعام مسلمانان مطرح شده و مناسب آن است که مقصود، کسانی باشند که در حال حاضر اهل کتاب اند به آنان که پیشتر اهل کتاب بوده و اکنون مسلمان شده اند

مسئله ازدواج از این حیث که دارای آثار حقوقی مهم و خاصی مانند بحث نسب، ارث و… است در قانون اهمیت خاصی داشته است و منطبق با دین اسلام تدوین شده است. قواعد ناظر بر ازدواج و نکاح از آن جا که از جمله قواعد آمره محسوب می شود و منطبق با موازین شرعی و فقه اسلامی مقرر شده است دارای محدودیت های خاصی است. در این میان یکی از موارد ممنوعیت ازدواج طبق قانون و مقررات با تکیه بر موازین اسلامی، ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان است.

بر این اساس و مطابق با قانون مدنی در ماده ۱۰۵۹ این گونه مقرر شده است که ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان ممنوع است. در حقیقت زن مسلمان به هیچ وجه نمی تواند با مرد غیر مسلمان ازدواج کند حتی اگر آن مرد غیر مسلمان از فرقه های اهل کتاب یعنی مسیحی، زرتشتی و یهودی باشد.

در خصوص فلسفه ممنوعیت ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان در فقه اسلامی این نظر وجود دارد که ممکن است با ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان ، زن تحت تاثیر اعتقادات مرد یا تحمیل او از دین اسلام دست بکشد. همچنین در خصوص ممنوعیت ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان تفاوتی از حیث ازدواج دائم و موقت وجود ندارد و در هر دو حالت ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان ممنوع دانسته شده است.

در خصوص ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان باید توجه داشت که این حکم تنها ناظر بر غیر مسلمان بودن است بنابراین به لحاظ قانونی مانعی در ازدواج زن مسلمان با مرد مسلمان از سایر مذاهب اسلامی مانند اهل سنت وجود ندارد.

برای ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان تنها راه حل ممکن مسلمان شدن مرد است. البته علاوه بر مسلمان شدن مرد تشریفات قانونی خاصی برای ازدواج با زن مسلمان وجود دارد. بر این اساس و مطابق با قانون لازم است تا قبل از ازدواج با زن مسلمان ایرانی از دولت ایران کسب اجازه و مجوز شود. کسب این مجوز به قدری در قانون و از نظر قانون گذار مهم دانسته شده است که در صورت عدم رعایت آن ممکن است برای اشخاص مجازات یک تا سه سال حبس تادیبی را در بر داشته باشد.

توجه داشته باشید که در خصوص ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان و تشریفات لازم در خصوص مسلمان شدن مرد و نکاح با زن مسلمان ایرانی قانون حساسیت بسیاری دارد. بنابراین با توجه به پیچیدگی تشریفات و کسب مجوز از دولت ایران توصیه می شود در این خصوص با وکیل متخصص و مشاور حقوقی در امور خانواده مشورت نمایید.

در این راستا موسسه حقوقی تهران وکیل با برخورداری از دپارتمان تخصصی حقوق خانواده و با حضور وکلای خانواده و مشاورین حقوقی مجرب و متخصص در حوزه امور خانوادگی و احوال شخصیه می توانند به صورت های مختلفی چون مشاوره حقوقی تلفنی، مشاوره حقوقی آنلاین و مشاوره حقوقی حضوری در خصوص مسائل مرتبط با ازدواج زن مسلمان با مرد نامسلمان و تشریفات لازم برای اسلام آوردن مرد و کسب اجازه و مجوز از دولت ایران، مدارک لازم برای ثبت ازدواج و… شما را یاری کنند.

برای ارتباط با وکیل خانواده متخصص به صفحه فوق مراجعه نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی و مشاوره حقوقی حضانت توسط کارشناسان حقوقی به صفحه مربوطه مراجعه کرده و یا با کارشناسان ما تماس حاصل نمایید.

Facebook
Twitter
LinkedIn

1 دیدگاه

  • سلام الان با حکمی که شما دادید تکلیف منی که آنقدر طرفمو دوست دارم و اون مرد اهل حق (یارسان) من زن شیعه ام چیه؟ یعنی اینکه باید ازش دل بکنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *