تماس با مشاوران حقوقی تهران وکیل

دسترسی اول : نارمک براصلی خیابان فرجام حدفاصل حیدرخانی و عبادی، ساختمان کهکشان پلاک 401 طبقه 2 واحد 8

دسترسی دوم :اتوبان باقری،فرجام غربی،بعد از عبادی،پلاک ۴۰۱،ط۲،واحد ۸ ساختمان کهکشان

تلفن : 09100911179

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

تماس با تهران وکیل

در صورتیکه نیاز به انجام کارهای وکالتی دارید با ما در تماس باشید

در این مطلب به موضوع چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است اشاره شده است. شما می توانید در صورت نیاز به مشاوره حقوقی رایگان از طریق راههای ارتباطی با ما در تماس باشید.

 

 چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است؟

تحقیق در جرایم منافی عفت که فاقد شاکی خصوصی بوده و مشهود نیز نباشد، ممنوع است.

شماره دادنامه: ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۷۴۰۰۰۵۱

تاریخ:۲۸/۰۱/۱۳۹۲

خلاصه جریان پرونده

برابر صورت جلسه تنظیمی مأمورین گشت کلانتری…شهرکرد در ساعت ۱۰/۱۳ ر۱۰/۸/۸۹ مرد نسبتا مسنی به نام (ب.م.)در حالی که به دنبال یک دستگاه موتورسیکلت میدویده استمداد می کرده که با تلاش مأمورین موفق به دستگیری یک نفر از آنان که خود را (ح.الف)معرفی کرده، شده اند و آقای (م.) اظهار داشته که دو دخترش که ۲ هفته است ازمنزل متواری شده اند همراه این شخص بوده اند و دخترانش (ل.) و (ز.) نام دارند و در حوالی امامزاده در حال سوار شدن و رفتن با این ۲ نفر با موتورسیکلت بوده که نهایتا هر دو دختر نیز با توجه به شاکی بودن پدرشان به کلانتری دلالت و از آنان بازجویی به عمل آمده و (ح.الف.) اظهار داشته امروز ظهر با موتورسیکلت دنبال بچه هایم به طرف فلکه آبی در حال حرکت بودم که یک نفر مؤنث که نامش را نمی دانم پشت چراغ قرمز خواست سوار موتورم بشود؛ من جلوگیری کردم و در همین حال پیرمردی با مشت به صورتم کوبید و دختر دیگر به محض دیدن پدرش از محل متواری شد و پدرشان فکر کرد که من با آنان ارتباطی دارم ولی من آنها را نمی شناسم و ارتباطی با آنها ندارم و خانم (ز.م.)اظهار داشته شب ها در خارج از شهر به سر می بردیم و امکان دارد که در شهر هم بوده ایم و جای ثابتی نداشتیم و در مکان خوابمان یک بار با پسران روبه رو شده و مورد تجاوز قرار گرفتیم و به خاطر بداخلاقی و رفتار پدر و زن دومش از خانه فرار کردیم و روزها داخل امامزاده و پارکها و آدرس هایی که شب ها از ساعت ۱۰ به بعد می رفتیم و آن آدرس ها را متوجه نشدم و ما این موتورسیکلتی را نمی شناختیم و فقط از او کمک خواسته و با زور خودمان سوار موتور شدیم. مأمورین مراتب را به قاضی کشیک دادسرای شهر کرد گزارش داده و دادیار دادسرا شروع به تحقیقات کرده و ( ح.الف.) گفته آمده بودم زن و بچه ام را از خیابان (م.)سوار کنم دیدم این ۲ دختر فرار کرده و پدرشان دنبالشان بود؛

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

یکی از آنها آمد به زور سوار موتور من شد و یکی از آنها هم پیاده شده و فرار کرد و مردم آمدند آنها را پیاده کرده و مرا گرفتند و من آنها را نمی شناسم. دادیار اتهام ۲ هفته فرار و برقراری ارتباط نامشروع را به خانم (ل.م.) تفهیم کرده و او اظهار داشته قبول دارم روزها توی امامزاده و پارکها بودم و شب ها توی چادر ۲ تا پسر که آخر فرخ شهر بود به سر می بردیم و پسرها و راننده موتورسیکلت را نمی شناسم. دادیار همین اتهام را به خانم (ز.م.) تفهیم کرده و او نیز عینا مطالبی را که خواهرش (ل.) اظهار کرده بوده تکرار کرده و دادیار کشیک علی الظاهر قرار کفالت به وجه الكفاله یکصد میلیون ریال برای هریک از متهمان صادر و به علت عجز از معرفی کفیل آنان را به بازداشتگاه شهرکرد معرفی و ح.الف. را به لحاظ عدم توجه اتهام به لاقید آزاد کرده (برگ قرار ملاحظه نشد و در پرونده مشهود نگردید و ظاهرا برگ مربوط ضمیمه نشده است )و مقرر داشته که در وقت اداری پرونده به نظر معاون دادستان برسد با ارسال پرونده به دادسرا رسیدگی بر عهده شعبه پنجم دادیار گذارده شده و مأمورین در اجرای دستور دادیار از (ز.م.)بازجویی به عمل آورده و او مطالب گذشته را تکرار کرده و (ل.م.)نیز ضمن تکرار مطالب گفته شده قبلی بیان داشته که شب هادر چادر به اتفاق ۲ نفر دیگر (مقصود مردان اجنبی) به سر می بردیم و آن ۲ نفر از ……. به من و از … به خواهر تجاوز کردند و در حالی که به همديگر فحش های ناموسی می دادند لباس هایمان را درآورده و جلوی همدیگر به ما تجاوز می کردند و آدرس آنها را ندارم و از شوهرم متنفرم و موقعیت پیش  نیامده که طلاق بگیرم و به خاطر فرار از مشکلات [مجبور به فرار از ]خانه همسرم شدم و ما هر چهار نفر داخل یک چادر با هم ارتباط داشتیم [برگ ۱۶ و ۱۷). متهمه (ز.م.) پس از اینکه پدرش کفالت او را قبول و قرار قبولی صادر شده از بازداشت آزاد و چون حاضر به بازگشت به منزل پدر نبوده و با موافقت پدرش به بهزیستی تحویل گردیده است. آقای ( م.ه.) شوهر (ل.م.)از همسر خود به خاطر انجام دادن فعل حرام و رابطه نامشروع شکایت و تقاضای اشد مجازات برای او را کرده است (برگ ۲۸). در۲۲/۸/۸۹دادیار از متهمه (ل.م.) تحقیق کرده و نامبرده اظهار داشته: حدود ۲هفته از منزل متواری و شب ها را در چادری به سر می بردیم که ۲ پسر بودند و ۳ شب به زور به ما تجاوز کردند؛ بعضی وقتها حدود ۶ إلى ۷ هزار تومان به ما می دادند و روزها را در پارکها و امامزاده ها به سر می بردیم و از متهمه (ز.م.)نیز تحقیق شده و او نیز اظهار داشته با زور و کتک زدن بوده (مقصود عمل تجاوز به زور بوده)و فقط یک نفر آنها این کار را کرد و اسم مستعارش (م.)بود و رابطه رضایتی نبود و پول به من نمی دادند (برگ ۲۹). دادیار با اعلام ختم تحقيقات مستندا به تبصره ۳ ماده ۳ و تبصره ۱ ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با اصلاحات بعدی قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت دادگاه کیفری استان چهارمحال و بختیاری صادر و اعلام و مقام اظهارنظر با آن موافقت نموده و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه کیفری استان ارسال شده و دادگاه دستور داده تا از پرونده بدل تهیه و به دادسرای عمومی و انقلاب شهرکرد اعاده تا در خصوص اتهام ولگردی متهمين اظهارنظر و در صورت صدور کیفرخواست، پرونده را جهت رسیدگی ارسال نمایند و نیز مقرر داشته تا (م.ه.) به عنوان شاکی و متهمین جهت اخذ اظهارات فراخوانده شوند دادگاه در۱۶/۹/۸۹ در وقت فوق العاده از خانم (ل.م.)تحقیق به عمل آورده و نامبرده ضمن بیان مشکلات خود در خانه پدر به فرار خود و خواهرش (ز.) اشاره و اظهار داشته: در پارک… با ۲ جوان آشنا شده و به آنها گفتیم که از خانه فرار کرده ایم و جایی نداریم گفتند حاضرید شب در چادر مسافرتی باشید؟ چون جایی نداشتیم قبول کردیم و این چند شب پیش آنها بودیم و داخل چادر هریک از ما پیش یکی از آن ۲ مرد می خوابیدیم و لباس های خود را درنمی آوردیم در حالی که هم را بغل می کردیم و در بغل هم سرما را تحمل می کردیم و شب دوم و سوم فردی که در کنار من می خوابید به زور و بدون رضایت بنده از … و … با من نزدیکی کرد و من اصلا راضی به نزدیکی و دخول نبودم؛ او به زور چنین کرد و از شب چهارم همه چیز عادی شد و دیگر تجاوزی صورت نپذیرفت و یک شب که من به اتفاق یکی از پسرها بیرون رفته بودم پسر دیگری که همیشه با خواهرم می خوابید از پشت با او نزدیکی کرده بود و این را خواهرم بعدا به من گفت و بنده از آن ۲ جوان شکایتی ندارم و حاضر به بازگشت به خانه نیستم حاضرم تحویل بهزیستی شوم و یک سال و نیم است که با (م.ه.) عقد کرده و هر ۲ یا ۳ هفته یک بار به سراغ من می آمد و مرا به خانه شان می برد و با او رابطه جنسی داشتم و برای اینکه در عقد حامله نشوم با من [از] پشت نزدیکی می کرد و دخول مینمود؛ البته از ۱ یا ۲ ماه قبل از فرار با او قطع رابطه کرده ام و قهر بودیم و هم را نمی خواستیم و اقدامات اولیه را هم برای جدایی انجام داده ایم و حاضر به همکاری برای شناسایی آن ۲ جوان نیستم و دیگر چیزی برایم مهم نیست حتی اگر مجازات اتهام من اعدام باشد آماده هستم.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

دادگاه اتهام زنای محصنه را به (ل.م.) تفهیم کرده و متهمه اظهار داشته قبول ندارم. من حدود ۲ ماه قبل از فرار، [از] شوهرم جدا بوده و با او قهر کرده بودم و ارتکاب زنا از ناحیه یکی از آن ۲ مرد هم برخلاف میل و رضایت من بوده و چون قرص دیازپام مصرف می کردم واقعا احساس شهوت نسبت به آن نداشته و صرفا برای اینکه جایی داشته باشیم در آن چند شب همراهشان شده و با آنها می خوابیدیم و در حد دست مالیدن و بوسه و… بود. دادگاه قرار بازداشت موقت متهمه را صادر و اعلام کرده است (برگ ۴۰ تا ۴۴). دادگاه مجددا دستور فراخوانی (م.ه.)و ( ز.م.)را صادر و مقرر داشته تا از طریق چهره نگاری نسبت به شناسایی متهمين مرد و دستگیری آنان و نیز فاصله موقعیت محل استقرار چادر و برقراری رابطه غیراخلاقی را با شهر یا آبادی های نزدیک به آن معلوم گردد. دادگاه در ۲۳/۹/۸۹  از خانم ( ز.م.)تحقیق کرده و نامبرده پس از بیان مشکلات خانوادگی، اظهار داشته: بعد از فوت مادر و برادرم، خواهرم که ۸ بار از خانه فرار کرده بود مرتب به من پیشنهاد فرار می داد؛ بالاخره با هم فرار کردیم تا بیرون کار کنیم. خواهرم از قبل دوستان پسری داشت که با یکی از آنها به نام(س.ز.) تماس گرفت و او با پیکان به همراه دوستش به نام (غ.) آمدند و ما را به (س) نزدیک سد زاینده رود بردند و شب باهم داخل چادر و مسافرتی بودیم و (س.) و (غ.) هر دو برخلاف میل من و خواهرم با ما از پشت نزدیکی کردند و مطمئنم که دخول کردند چون درد داشتم و نمی دانم که خواهرم رضایت داشت یا خیر و روز بعد به شهر برگشته و یک هفته در فست فود… کار می کردیم به صورت آزمایشی و شب همراه ( س)و دوستش با پراید به اطراف فرخ شهر رفتیم و داخل ساختمان یک باغ شده و آنجا بودیم و آنجا هم (س) و دوستش برخلاف میل من و احتمالا خواهرم از پشت نزدیکی کردند. بعد از آن حدود ۳ تا ۴ شب توسط ر.ر. دوست خواهرم به داخل خانه ای بالاتر از چهار راه بازار که روزها در آن میوه فروشی میشد برده شدیم و داخل خانه (ر.ر.) و دوستانش به نام (د.) و ( م.)در این چند شب برخلاف رضایتمان از پشت نزدیکی کردند؛ چون جایی نداشتیم مجبور بودیم نزد آنها برویم و پس از آن با شخصی به نام (الف.گ.)به اصفهان رفته و از افرادی که به مسافران خانه کرایه می دهند خانه ها مبله به قیمت ۶۰ هزار تومان اجاره کردیم و فردی به نام (الف.الف.)که سرباز اصفهان بود هنگام عزیمت به اصفهان با ما آمد و شب نزد خواهرم داخل خانه اجاره ای خوابید و الف.همراه (الف. گ.) نیز از پشت به من تجاوز کرد و فردا را به شهرکرد برگشت همراه (الف.ک.) یک شب در پارک … و حدود ۵ شب چادر در نمایشگاه روبروی صدا و سیما برپا کردیم و در این چند شب (الف.گ.) صرفا با من ارتباط داشت و از پشت به من نزدیکی می کرد و من صرفا از (س.ز.) به سبب آزار و اذیت فراوان و اینکه با ضرب و شتم و کتک کاری تجاوز می کرد شکایت دارم و از دیگران شکایتی ندارم؛ اگرچه آنها هم برخلاف میل من تجاوز را انجام دادند؛ اما حقیقت این است که مقصر خود من بودم اگر پا به آن محل ها نمی گذاشتم چنین کاری نمی کردند. همه قصد تجاوز از جلو داشتند اما من حاضر نمی شدم و نمی گذاشتم دختریم زایل شود و می توانم افراد را شناسایی و آدرس آنها را ارائه دهم و خواهرم وقایع را به دروغ گفته و حتی به من در زندان گفت که مثل خودش اعتراف کنم تا حکم ما سنگین نشود و شماره تلفن همراه (س.ز) و (ر.ر.) و ( الف. گ.)را در داخل گوشی خواهرم داریم و گوشی (الف الف.) که نزد خواهرم امانت بوده شماره آنها را دارد. دادگاه اتهام زنا به نحو متعدد با اشخاص بسیار را به خانم (ز.م.)تفهیم کرده و او اظهار کرده قبول دارم اما زنای من به زور و اجبار بوده و شخصا رضایتی به اینکه کنارم بخوابند با من بازی کنند و مورد تجاوز قرار دهند، نداشتم و به سبب جا و منزل نداشتن و حاضر نبودن به بازگشت به منزل، این شرایط اتفاق افتاد. دادگاه قرار کفالت به وجه الكفاله یکصد میلیون ریال صادر و قرار سابق الصدور و قرار قبولی کفالت صادره را تأیید و ابقاء نموده و (م.ه.)نیز اظهار کرده که با همسرم (ل.م.)متارکه و از هم جدا شده ایم و از شکایت خود اعلام انصراف و رضایت می نمایم (برگ ۵۷ تا ۶۲). دادگاه در ۱۵/۱۰/۸۹ از آقای (د. ف.) تحقیق کرده و او اجمالا اظهار کرده (م.ص)پسرخاله ام و دو (الف) پسردایی من هستند و (د.) آمد کلید خانه را از من گرفت و آن چند شب متأسفانه این ۲ خواهر را به داخل خانه بردند یعنی (د.) و (م.) و (ر.ر.) من هر شب سری به خانه میزدم و بعد به محلی که آن ۲ دختر بودند می رفتم و صبح تا ساعت ۶ آنجا بودیم و چون پدرم صبح زور می آمد ساعت ۵/۵ جمع می کردیم و می رفتیم و من اصلا با این ۲ دختر ارتباطی نداشتم اما چون خودشان دلشان می خواست ( د.) و ( م.)و (ر.ر.) داخل اتاق دیگری با آنها ارتباط جنسی برقرار می کردند و این دختر ها خودشان می خواستند بی بند و باری کنند و چون بی سر و سامان بودند به آنها پناه دادم و (ز) درست می گوید گریه کرد وقتی که من به نزدش رفتم اما می خواستم توضیح بدهم که نزدیک صبح است بلند شوید و از اینجا بروید و آب شب که نزدیک (ز) رفتم با ( م.ص.)زیر یک پتو خوابیده بودند و این دخترها خود مشکل فراوان داشتند و داخل اتاق ها زشت ترین و وقیح ترین رفتار را داشتند و الان هم بسیار پشیمانم.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

دادگاه با توجه به اظهارات (ز.م.)مبنی بر عدم تجاوز از ناحیه ( د.ف.)او را به لاقید به لحاظ فقدان دلیل عدم انتساب بزه، آزاد اعلام کرده است (برگ ۶۹ و ۷۰). دادگاه از آقای (س.ز) تحقیق کرده و او منکر اظهارات خانم (ز.م.)شده و گفته اصلا این دختر را نمی شناسند و ممکن است چون کاسب هستم هزار نفر شماره تلفن مرا داشته باشند و خواهر این خانم یعنی (ل.م.)در کافی شاپ پارک…. کار می کرد و صاحب به نام (م.ص.) پسر خاله ام است و نمی دانم این (ل.) چطور شماره من اختیار وی قرار گرفته است. دادگاه اتهام زنا به عنف و اجبار با خانم ها (ل.) (ز.م.) را به نامبرده تفهیم کرده و او گفته: قبول ندارم و روحم خبر ندارد و (ز.م.) را نمی شناسم. دادگاه (ز.م.) را به جلسه فراخوانده و این خانم بیان داشته او را میشناسم (س.ز) است که دوست خواهرم بود و هر وقت از منزل فرار می کرد به نزد او می رفت و سپس بعد از توضیحاتی شماره تلفن (س.ز.) را گفته و (س.) تأیید کرده که شماره تلفن گفته شده از وی بوده است و در ادامه خانم (ز.م) چگونگی آمدن (س) به همراه دوستش به نام (غ.) و بردن او و خواهرش (ل) را به اطراف سد زاینده رود و تجاوز کردن به آنان و اینکه شب بعد با دوست دیگرش با پرایدی آمده و خود و خواهرش (ل) را به اطراف فرخ شهر داخل خانه باغی برده و به هر دو تعرض کرده اند توضیح داده و اضافه کرده که از (س.)به سبب آزار و اذیت جنسی فراوان شکایت دارم و (س.ز.) در قبال این اظهارات گفته دروغ است و من این خانم را نمی شناسم. دادگاه از آقای ( د.الف.)نیز تحقیق کرده و او در قبال اظهارات خانم (ز.م.) اظهار کرده: همه اینها دروغ است من اصلا ایشان را نمی شناسم و صاحب منزلی که می گوید میوه فروش است پسرعمه ام (د. ک.)است و من وانت نیسان ندارم؛ البته پدرم دارد که من با آن رانندگی نمی کنم. دادگاه در این هنگام خانم (ز.م.)را به جلسه فراخوانده و او مشخصات خانه را توصیف و گفته داخل یک اتاق می نشستند و داخل اتاق دیگر با ما زنا می کردند و (د.الف.) در قبال این اظهارات گفته مشخصات درست است اما نمی دانم ایشان از کجا این اوصاف را می داند و چگونه به آن پی برده و اضافه کرده که (م.ص.) هم پسرعمه ام است. دادگاه اتهام زنای به عنف و و اجبار با خانم ها (ل.) و (ز.م.) را به نامبرده تفهیم کرده و (د.الف.) اظهار کرده: قبول ندارم همه تهمت است. دادگاه از خانم (ز.م.) خواسته تا در خصوص اینکه کدام یک از اشخاص دستگیر شده رابطه جنسی برقرار و برخلاف میل آنان با آنها زنا کرده اند توضیح دهد و او اظهار داشته: از ۴ آقایان (س.ز) و (د.الف.) و (د. ف.) و (م.ص.) به همراه (ر.) با من به عنف و اجبار زنا کرده اند و سپس دادگاه به نحو انفرادی متهمین مجلوب را به جلسه فراخوانده و خانم (ز.م.) آنها را مورد شناسایی قرار داده و موارد إعمال ارتکابی آنان را بازگو کرده و در پایان گفته از (س.ز.) و (د.الف.) و (م.ص.)شکایت دارم و نسبت به (د. ف.) شکایت ندارم. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف و اجبار از ناحیه دبر با (ز.م.) را به آقای (م.ص.) تفهیم کرده و او اظهار کرده: کذب محض است من اصلا این خانم را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام و اینکه می گوید داخل منزل محل میوه فروشی متعلق به د.ف. و پدرش با او زنا کرده ام دروغ محض است و من هرگز شب آنجا سپری نکرده ام. دادگاه قرار بازداشت موقت متهمین ۱. (س.ز.) ۲. (د.الف) 3. (م.ص.) را صادر و اعلام و بازداشتی نموده است (برگ ۶۹ تا ۸۰). آقای (ر.ب.) با تقدیم یک برگ وکالت نامه خود را وكيل ( د.ف.)و ( د.الف)و ( م.ص.)و ( س.ز)معرفی و وارد پرونده شده است دادگاه در ۱۹/۱۰/۸۹ اتهام زنای به عنف و اجبار با خانم (ز.م.) را به آقای (ر.ر.) تفهیم کرده و اظهار داشته قبول ندارم هرگز با (ز.م.) خواهرم کوچک تر (ل.) ارتباط نداشته ام اما با خواهرش (ل.) حسب تمایل او رابطه داشته ام و آشنایی من با (ل) از ۲ سال پیش آغاز شد که او را به عنوان مسافر سوار کردم و با او دوست شده و بارها با هم به تفریح رفتیم و حدود ۷ یا ۸ بار داخل ماشین خارج از شهر با او ملاعبه و ارتباط در حد بغل کردن و آلت جنسی بین پای او گذاشتن و حال کردن داشتیم و فقط یک بار در این مدت از جلو با او زنا کردم و آلت خود را داخل کردن و چند ماه قبل تلفنی گفت قصد فرار از منزل دارد و من که می دانستم قبلا به اصفهان رفته و پرستاری پیرزنی می کرده سعی کردم منصرفش کنم اما بعد از ۲ یا ۳ روز تماس گرفت و گفت به همراه خواهرش فرار کرده و آنها را جلوی پارک… سوار کردم؛ حال مساعدی نداشت او را جلوی بیمارستان پیاده کردم.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

شب (ز.)تماس گرفت و از من جا برای خوابیدن میخواست نتوانستم فراهم کنم؛ برای روز بعد با (د.الف.) تماس گرفته و شب (ل.) و ( ز.)را به خانه ای قدیمی که اتاق های متعدد داشت بردم و حدود ۲ ساعت آنجا بودم و ساعت ۱ بامداد برای بردن مسافر به فارسان رفتم و داخل منزل (د.الف.)و ( د. ف.)و یکی دیگر از اقوامشان که نامش را به خاطر ندارم؛ اما بچه سال بود و خیلی از من لاغرتر بود حضور داشتند و در آن ساعت من و (د.) و ( ر)و همان شخصی که اشاره کردم با (ل.)به داخل اتاق دیگر که با ایوان به هم متصل بود جداگانه رفتیم و من صرفا با او روی فرش خوابیدم و حال کردیم و لخت شدیم اما زنا نکردم چون آن شب حوصله زنا کردن نداشتم و مطمئنم آن سه نفره با (ل) به داخل اتاق رفتند و مشخص بود که هر ۳ نفر در حال زنا هستند و لخت می باشند و شب دوم با (ل.) حسب رضایت و تمایل وی زنا کردم از جلو آن ۳ نفر شب دوم هم بودند و با (ل) داخل اتاق رفتند و در آن ۲ شب دست به (ز.) نزدم چون کوچک و بچه بود و ندیدم سایرین به او دست درازی کرده باشند حتی به (د.) و اقوامش توصیه کردم که به ( ز.) کاری نداشته باشند و (د.)می گفت ما کاری با (ز.) نکردیم و من اتهام زنا با (ز) را قبول ندارم و آن ۲ دختر بعد از ۲ یا ۳ شب که آنجا بودند رفتند و (ز.)چند روز بعد با من تماس گرفت و خواست که سر قرار بیایم چون ماشینم تصادف کرده بود با راننده (صافکار)به سمت ترمینال آمدیم و صافکار روحش از قضیه خبر نداشت که توسط پلیس دستگیر شدیم و (ل.م.)خود، تمایل به ارتباط جنسی با من و سایرین داشت و شهوت او اطفاءناپذیر بود و سیراب نمی شد. دادگاه اتهام زنا با (ل.م.)به نحو مکرر را تفهیم کرده و او دفاعا اظهار داشت: بنده ارتکاب زنا به نحو مکرر با (ل.م.) را می پذیرم؛ اما با (ز.م.) ارتباطی نداشته ام (برگ ۸۹ تا ۹۲). دادگاه قرار کفالت به وجه الكفاله یک صد میلیون ریال صدر و پس از معرفی کفیل و صدور قرار قبولی، آزاد شده است. دادگاه در تاریخ ۳۰/۱۰/۸۹ بین متهمين (م.ص.) و دو ( الف)و ( ل.م.)مواجهه حضوری به عمل آورده و متهمة (ل.م.)به روابط نامشروعی که این اشخاص و دوستانش با وی و خواهرش (ز.) داشته اند. اشاره کرده و متهمان (م.ص.)و(د.الف.)اظهارات (ل.م.) را تکذیب و انکار کرده اند. در ادامه دادگاه بین (ل.م.)و متهم (س.ز.) مواجهه به عمل آورده و (ل.) پس از تأیید و بی توصیف متهم (س.ز)اظهار کرده که از قبل از فرار با او سابقه آشنایی و داشته و در شب های اول و دوم فرار نزدیک (س) زیر پل به همراه دوستش (غ.)و نیز در خانه باغی اطراف شهر با یک دوست دیگرش با من و خواهرم زنا کرد و از او شکایت دارم و (س.ز) اظهار داشته اظهارات خانم ( ل.م.)را تکذیب می کنم؛ فقط ایشان را داخل کافی شاپ پسرخاله ام ( م.ص.)دیده ام که آنجا کار می کرد و خواهرش را تا حضور در دادگاه اصلا ندیده و اصلا بنده با این ۲ دختر ارتباط غیراخلاقی نداشته ام و ( غ. پ.) را می شناسم. یک بار (غ.)با پیکان سبز رنگ خود به سراغ من در کافی شاپ آمد و (ل)را سوار کرد و رفتند و اینکه کجا رفتند من نمیدانم و اما من همراهشان نرفتم یعنی از کافی شاپ تا چهارراه هواپیمایی با آنها آمدم و بعد پیاده شدم تا به قهوه خانه بروم و ندیدم به کجا رفتند و دادگاه قید نموده که در این لحظه متهم گریه می کند و می گوید می خواهم حقیقت موضوع را بگویم یک روز عصر (ل.)و خواهرش (ز) را سوار پیکان سبز رنگ (غ.پ.)کرده و زیر پل زمان خان (س) چادر زدیم و (غ.) و آن ۲ خواهر داخل چادر رفتند و من داخل نرفتم و اطلاع ندارم چه کردند. من آن شب دستی به او نگذاشتم، اظهارات شاکیه (ل.م.)بیش از این دروغ است و ما به خانه باغی نرفتیم  من قبول دارم که یک بار با (ل.) حسب رضایت و تمایل خودش قبل از قضیه فرار، داخل ماشین یکی از دوستانم زنا کردم و آن بار هم از جلو نزدیکی نکردم و از عقب با او زنا کردم و فقط آلتم را داخل پاهایش گذاشتم و دخول نکردم و آلتم را بین … گذاشتم. دادگاه بین متهمان (م.ص.)و ( ر.ر.)مواجهه حضوری به عمل آورده و (ر.ر.) با دیدن (م.ص.) اظهار کرده، این آقا همان شخصی است که در آن ۲ شب منزل مغازه میوه فروشی شراکتی (د.) و ( د.)حضور داشت و با آن خانم ها ارتباط برقرار کرد و شخصی به نام (م.)که شیرازی و دوست د. بود در کل آن شبها داخل خانه بود و با (ل.م.)زنا کرد و یک نفر دانشجوی رشته زبان انگلیسی که عینکی و دارای پوست سفید بود در یکی از شبها آنجا بود و فکر کنم با دخترها ارتباط برقرار کرد.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

در ادامه دادگاه از متهمه (ل.م.) خواسته حقیقت را بیان کند و او به تفصیل به موارد برقراری رابطه نامشروع و ارتكاب فعل زنا توسط متهمین مذکور در پرونده و بعضی افراد دیگر با خودش و بعضا با خواهرش ز.م. اشاره کرده و توضیح داده که اینها همه ناشی از مشکلات خانوادگی و بی سرپناه بودن و زور و اجبار بوده و از ( الف.گ.)( د.الف.)( الف. الف.) و مخصوصأ (س.ز.)که حتی در ارتباط خود با وحشیانه ترین روش برخورد می کرد شکایت و تقاضای مجازات به سبب ارتكاب زنا به اجبار دارم و من به اضطرار تن به زنا میدادم و از (م.ص.) چون با من زنا نکرد و از (د.ف.)چون خیلی تقصیر نداشت و از (م.) که اهل شیراز بود و (غ.پ.)و ( الف)شکایتی ندارم واز(ر.ر.) هم شکایتی ندارم؛ زنای من با او اجباری نبود و با رضایت و تمایل خودم بود و به من محبت زیادی می کرد (برگ ۹۸ تا ۱۱۰). دادگاه در پایان دستور اخذ گوشی های تلفن همراه متعلق به (ل.م.) از پدر نامبرده و استخراج شماره تلفن های اشخاص داخل آن و احضار (الف.الف.) و(الف.گ.)را از طریق اطلاعات مستخرجه و نیز احضار (غ.پ.) را صادر کرده است. آقای (ع.ج.)با تقدیم دو برگ وکالت نامه به عنوان وکیل متهمين (س.ز) . و ( د.الف.)و (م.ص.) وارد پرونده شده و آقای (ر.ب.) طی لايحه ای استعفای خود را از وکالت متهمين (د.الف.) و (م.ص.) و (س.ز) و ( د.ف.) اعلام کرده است. دادگاه در ۱۷/۱۱/۸۹ از آقای (غ.پ.) به سبب اینکه از او شکایتی نداشته و ممنوعیت قانونی تعقیب وفق تبصره ماده ۴۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری صرفأ جهت مزید اطلاع و احراز صحت و سقم موضوع تحقیق شده و او اظهار کرده اظهارات خانم ها م. را عینا تأیید می کنم اما به قرآن قسم عنف و اجباری در کار نبوده.

موسسه حقوقی تهران وکیل با در اختیار داشتن بهترین وکیل تهران و بهترین وکیل کیفری اماده ارائه تمامی خدمات حقوقی و قضائی و کیفری بوده و شما می توانید با اطمینان پرونده های خود را به انها بسپارید . همچنین توجه داشته باشید شما می توانید از وکیل آنلاین به صورت شبانه روزی استفاده کنید.

تابستان امسال پیکان سبز رنگ را خریده بودم(س.) به من گفت امشب بیا به س. برویم و حدود ساعت ۷-۸ شب آن ۲ خواهر ( ل.ز) را به همراه (س)سوار کردیم و پس از خرید بیسکویت و کیک به سمت (س)راه افتادیم و زیر پل زمان خان چادر مسافرتی متعلق به (س) را برپا کردیم و بالاتر از ما چادر برقرار شده بود. آن ۲ دختر با میل و رضایت خود آمدند و اجباری در کار نبود و می گفتند و میخندیدند. من صرفا بنا بر تمایل ز.م. از پشت زنا کردم چون آلتم مشکل دارد؛ آن دختر … مرا می گرفت و… قرار میداد و نمی توانستم داخل کنم و فقط … گذاشتم. قبل از من (س.ز.) با هر دو نفر خواهر زنا کرد و بعد نوبت من شد؛ ما تا صبح داخل چادر بودیم و فردا صبح آن ۲ نفر را همراه (س)زیر پاساژ (ک.) پیاده کردم و دخترها صحبت از قصد عزیمت به اصفهان می کردند و همانجا دنبال محل مناسب برای بیتوته می گشتند و من اصلا دیگر ارتباطی با آنها نداشتم و صرفا با (ز.م.) حال کردم و کاری با (ل.)نداشتم و میلی برای ارتباط با او نداشتم. حال هم پشیمانم و تقاضای کمک دارم. ارتباط نامشروع خود با (ز.) را قبول دارم اما آلتم را چون مشکل داشت داخل نکردم (برگ ۱۲۱-۱۲۲). مراتب استعفای وکیل (ب.)به متهمین ابلاغ شده و پزشکی قانونی طی نامه شماره ۷۹۵۳۰-۱۸/۱۱/۱۳۸۹ اعلام کرده از خانم (ل.م.)فرزند (ب) در ساعت ۳۰/۱۳ مورخ ۱۸/۱۱/۱۳۸۹ معاینه به عمل آمد؛ پرده بکارت از نوع حلقوی و دارای محوشدگی از ساعت ۵ تا ۷ می باشد؛ در معاینه از دبر علائمی دال بر وطی دبر مشهود نمی باشد لازم به ذکر است که در صورت رضایت فرد، استعمال مواد نرم کننده، گذشت زمان و تماس سطحی، ممکن است علائمی برجا نماند (برگ ۱۲۷). پزشکی قانونی در نامه شماره ۷۹۶۹۶-۲۴/۱۱/۱۳۸۹ اعلام کرده از خانم (ز.م.) دختر (ب.) در ساعت ۱۲ مورخ۲۴/۱۱/۸۹معاینه به عمل آمد؛ پرده بکارت از نوع نعل اسبی و قابل اتساع و بدون پارگی است. در این نوع پرده ها امکان دخول بدون پارگی و خونریزی وجود دارد. در معاینه از دبر آثاری از دخول یا فشار جسم سخت در معاینه مشهود نیست. بدیهی در موارد تماس سطحی، رضایت مفعول، گذشت زمان و استفاده از مواد لغزنده، ممکن است در معاینه آثاری مشهود نباشد (برگ ۱۳۳). مأمورین در اجرای دستور جهت دستگیری آقایان (الف.الف.) و (الف.گ.) اقدام نمودند ولی توفیقی حاصل نشده و مالک خط تلفن همراه مکشوفه از متهمه ( ل.م.) شخصی به نام (ع.ر.) فرزند (ع.) اعلام شده است. دادگاه در۱۴/۱۲/۱۳۸۹دستور تعیین وقت رسیدگی و دعوت طرفین به رسیدگی و نیز مطالبه نتیجه اقدامات دادیاری شعبه پنجم دادسرای عمومی و انقلاب شهرکرد در ارتباط با ولگردی خانمها (ل) و (ز.م.) را صادر کرده و در ۲۳/۱۲/۸۹به جهت انتفاء بیم فرار، تبانی و از بین بردن آثار و ادله جرم قرار بازداشت موقت متهمین فک و قرار وثیقه برای متهمه (ل.م.) به ارزش ۳۰۰ میلیون ریال و برای هریک از متهمین 1. (س.ز.) ۲. (د.الف.) ٣. (م.ص.) قرار وثیقه به ارزش ۸۰۰ میلیون ریال صادر و اعلام و پس از تودیع وثیقه و صدور قرار قبولی، جملگی آنان آزاد شده اند. آقای (ب.م.) پدر ( ل.) و ( ز.م.)با تقدیم مشروحه به مشکلات خانوادگی و سوابق بیماری همسر مرحومه اش و بیماری دخترش (ل.)اشاره و تصویر مصدق اوراق مربوط به سوابق بیماری اعصاب و روان و بستری شدن نامبرده را پیوست کرده (برگ ۲۰۰ تا ۲۳۱). دادگاه در تاریخ۲۴/۳/۱۳۹۰در وقت مقرر با حضور اعضاء تشکیل جلسه داده و از شاکیان خانم (ز.م)حضور یافته و خانم (ل)حضور نیافته و لايحه ای ارسال که ضمیمه پرونده شده ومتهمین آقایان (م.ص.) و (س.ز.) و (د.الف.) به همراه وکیل مدافع خود و متهم آقای (ر.ر.) نیز در دادگاه حضور یافته و دادگاه با توجه به موضوع پرونده قرار غیرعلنی بودن رسیدگی را صادر و پس از تذکر قانونی مبنی بر رعایت نظم و ادب و نزاکت از شاکیه خواسته شکایت خود را مطرح کند و خانم (ز.م.)گفته روزی که با خواهرم از خانه بیرون آمدم شب اول در پارک… بودیم و فردا قرار بود مرا به بهزیستی معرفی کند که نتوانستم و شبها در خیابان ها می خوابیدیم و در ساختمان های نیمه کاره شب را به صبح می رساندیم و این آقایان را اصلا نمیشناختم و ارتباطی با آنها نداشتم؛ تا یک روز صبح نزدیک امامزاده پدرم ما را دید خواهرم فرار کرد و من بعدا فرار کردم. یک آقایی که موتور داشت کنار خواهرم ایستاد و او را سوار کرد؛ پدرم از ما شکایت کرد و ما را به زندان انداختند از هیچ کس شکایت ندارم و در پاسخ به خطاب دادگاه که شما گفته اید این آقایان به شما و خواهرتان تجاوز کرده اند و از خشونت (س.ز.)آنقدر سخن گفتید و حال می گویید از هیچ کدام شکایتی ندارم بیان کرده: اینها هیچ کدام با من کاری نکرده اند که بخواهم شکایت کنم و نسبت به مطالب گفته شده قبلی گفته: چون از همکارانتان می ترسیدم که گفتند اگر اعتراف نکنید شما را به زندان می اندازم. دادگاه قید نموده که در این لحظه خانم (ز.م.) (ل.م.درست است عضو مميز)با تأخیر وارد جلسه شده و دادگاه از او پرسیده آیا توانایی صحبت کردن دارید؟ پاسخ داده أصلا و در عین حال دادگاه از او خواسته شکایت خود را مطرح نماید و او اظهار کرده از هیچ کدام شکایتی ندارم و نمی توانم صحبت کنم؛ امروز صبح شستشوی مغزی کرده ام و در خصوص علت شکایت اولیه خود گفته: به حال خود نبودم و به خاطر به زندان افتادن ترسیده بودم و فکر کردم اگر چنین بگویم و شکایت کنم آزاد می شوم و من این افراد را قبلا میشناختم و در فرار اخیر هیچ رابطه ای با آنها نداشتم و (ر.ر.) و (س.ز.) را میشناختم و نام متهمین را از خواهرم شنیده بودم در زمانی که در زندان با همدیگر بودیم. دادگاه خطاب به (ر.ر.)اتهام زنا با عنف و اجبار با (ل.م.) را تفهیم کرده و متهم دفاعا اظهار کرده: قبول ندارم؛ هر اتفاقی افتاده با رضایت خود ایشان بوده و حدود ۴ ماه قبل از عید در ماشین خودم با ل. زنا کردم این زنا از ناحیه جلو بود ولی آلت خود را داخل نکردم و به صورت ساده بود؛ فکر کنم ۲ تا ۳ بار در طی چند روز این کار را کردم و هر دفعه در ماشین خودم بود و با ماشین به جای خلوتی میرفتیم مثل بیابان و آخرهایم. و در پاسخ به پرسش دادگاه که آیا در منزل چهار راه بازار حضور داشتید؟ اظهار داشته: بله و در آنجا هم با (ل.)این کار را با خواست خودش انجام دادم با وی زنا کردم ولی داخل نکردم و به صورت …….. کار خود را انجام می دادم و در این منزل یک بار این کار را کردم و در پاسخ به پرسش دادگاه که (ز.م.)گفته شما از پشت به او تجاوز کرده اید، بیان کرده: قبول ندارم و با (ز.)کاری نکردم و آن زمان مجرد بودم و فقط نامزد دارم. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف و اجبار با خانمها (ز.)و ( ل.م.) را به ( د.الف.)تفهیم کرده و او دفاعا بیان داشته: قبول ندارم، یک شب (ر.ر.) (ل.م.) را به آنجا آورد و گفت او جایی ندارد به او جا بدهید این خانم (ل.م.) یکی دو شب آنجا آمد و یک شب هم (ز.) با (ل.) آمد و من هر شب پیششان بودم ولی کاری انجام ندادم و من در اتاق دیگری بودم و آنها در اتاق دیگر. دادگاه خطاب به متهم که در اظهارات قبلی ( ز.) و ( ل)گفته شده که شما با (ل.) از جلو و با (ز.) از پشت تجاوز کرده اید چه می گویید؟ متهم جواب داده من قبول ندارم و (ر) خواهش کرد جا ندارند به آنها پناه بدهید و من آنها را به داخل خانه راه دادم و کاری با آنها نکردم و (م.ص.)یکی دو شب پیشمان آمد و (ر.) هم پیشمان بود و (د.ف.)هم بود و بقیه را نمی شناختم و ما وقتی کارمان تمام می شد در آن خانه جهت استراحت و کشیدن قلیان آنجا بودیم.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

دادگاه اتهام ارتکاب زنا به عنف و اجبار با خانم (ز.م.) را به (م.ص.) تفهیم کرده و او دفاعا، اظهار کرده: قبول ندارم شب اولی که (ل.)آنجا بود من خبر نداشتم و اصلا اطلاعی نداشتم و پسر عمه ام (د.الف.)مرا خبر کرد و به آنجا رفتم ولی هیچ کاری با این خانم انجام ندادم و من و (ر) و (ر.ر.) و (د.) و این ۲ خواهر آنجا بودیم و کاری با آنها نداشتیم و خواستیم به آنها پناه بدهیم و آنها در اتاقی دیگر بودند و ما آنها را اصلا از قبل نمی شناختیم و در پاسخ به خطاب دادگاه که چرا (ز.)باید این چنین بیان  کند؟ گفته: نمی دانم ما که با اینها خصومتی نداشتیم و در پاسخ به خطاب دیگر دادگاه که شما بیان کردید ساکن (س)هستید برای پناه دادن به این خانمها شهرکرد آمده بودید؟ بیان داشته: مادر بزرگم ساکن شهرکرد ؛ در شهرکرد مغازه داریم اجاره ای است و پدرم در آن کار می کند ما آن شب خواستیم پیش هم باشیم و (د.) گفت (در تماس تلفنی) من شب می ترسم و شب پیش من بیایید. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف و اجبار با خانمها (ز.) و (ل.م.) را به (س.ز.) تفهیم کرده و او دفاعا گفته: من اینها را از قبل می شناختم اتهام را قبول ندارم و یادم نیست که چگونه فامیل آنها را می دانستم و در پاسخ به پرسش دادگاه که شما از جمله افرادی هستید که به همراه (غ.پ.) به همراه (ز) و (ل) ( م.)چادر زدید در پل زمان خان و یک شب هم در فرخشهر، چه می گویید؟ بیان کرد: یک روز (ل.م.)آمد پیش من گفت ما جایی امشب نداریم می توانید ما را جایی ساکن کنید گفتم جایی ندارم؛ اما می توانم شما را خارج شهر ببرم و رفتیم چادر زدیم قلیان هم بردیم و تا صبح بیدار بودیم و مشغول صحبت کردن و در حد یک بغل کردن و بوسیدن؛ فقط [با]( ل.م.)این کار را کردیم و در فرخ شهر من نبودم و نمیدانم با چه افرادی بودند و صبح از (س.)به شهرکرد آمدیم و به سر کار رفتیم و دیگر اینها را ندیدم تا روزی که ما را به نیروی انتظامی بردند و گفتند این خانم از شما شکایت کرده است. وکیل مدافع متهمین (ص) و (الف) و ( س.ز.)در دفاع از موکلین خود بیان نموده صرف نظر از این خانم ها (ل.) و ( ز.م.)اعلام کرده اند که شکایتی علیه موکلین ندارند و صرف نظر از منع شرعی و قانونی تحقیق و تجسس در منافیات عفت بدون شکایت شاکی، هر سه موکل در تمام مراحل منکر زنای به عنف بوده و فقدا بينه و گواه با نصاب شرعی و تعارض و تناقض فراوان در اظهارات شاکیان که اتکا و استناد به اظهارات آنها را غیر مدلل می سازد و پزشکی قانونی سلامت پرده بکارت (ز.م.) را تأیید و به عبارت دیگر انجام عمل مقاربت با مشارالیها را مردود اعلام داشته و این مطلب به تنهایی تمام اظهارات او را زیر سؤال برده و این شبهه قوی وجود دارد که چه بسا دیگر اظهارات نامبردگان نیز مقرون به واقع نباشد و اینکه (ل.م.) سابقا متأهل بوده و حسب اقرار خودش با همسر خود و افراد دیگری مقاربت و نزدیکی داشته، به نظر می رسد دلیل کافی و محکمه پسند در اثبات و احراز وقوع زنا و نیز اعمال عنف و اجبار از ناحیه موکلین، مستند به دلیل نبوده و دلایل و شواهد نشان میدهد که پس از فرار، دنبال سرپناهی بوده اند و حسب اقرار خویش در شرایط اضطراری برای داشتن مکانی جهت استراحت و خواب به دیگران پیشنهاد دوستی داده و موکلین نیز جوان، مجرد و فاقد سابقه کیفری می باشند و صرفا در حد خلوت کردن با نامحرم با نامبردگان ارتباط داشته و از همین میزان عمل و اقدام خویش نیز شديدا نادم و پشیمان هستند. به اقتضای اصل برائت و ابراز پشیمانی و ندامت و تجرد و جوانی و فقدان سابقه کیفری تقاضای رسیدگی توام با ارفاق و رأفت اسلامی در حق آنان دارم. دادگاه پس از شور، خطاب به ل.م. اتهام زنای محصنه را به او تفهیم کرده و وی دفاعا اظهار کرده: من از اول با شوهرم مشکل داشتم و به اجبار زن او شدم و اتهام زنای محصنه را قبول ندارم، من زنا نکردم و در حالت عقد بودیم و هنوز جشن عروسی نگرفته بودیم و بعضی وقت ها خودش خبر می کرد و من می رفتم و تا زمان خروج از خانه با شوهرم اختلاف شدید داشتم و اقرارهای قبلی به حال خود نبودم و نیاز به وکیل ندارم. دادگاه خطاب به متهمه با توجه به مراتب فوق اتهام زنای غیرمحصنه به شما تفهیم میشود؛ دفاع خود را بیان کنید و متهمه اظهار کرده: قبول ندارم و گفته های قبلی را قبول ندارم و پس از تفهیم اتهام مجدد به عنوان آخرین دفاع گفته مطلبی ندارم.

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

دادگاه اتهام زنای غیرمحصنه را به خانم (ز.م.) تنهیم کرده و متهمه گفته: قبول ندارم؛ مجددا اتهام به وی تفهیم شده و او به عنوان آخرین دفاع گفته هیچ کدام را قبول ندارم و هیچ حرفی ندارم. دادگاه خطاب به (م.ص.)اتهام ارتکاب عمل منافی عفت غیر از زنا را به او تفهیم کرده و متهم اظهار کرده: شب اولی که آنجا بودند این ۲ خواهر طوری رفتار می کردند و می خندیدند که انگار آنها به ما پناه داده اند و وقتی ما در اتاق بودیم (ز.م.)به خواست خود آمد کنار من نشست و هیچ رابطه ای در کار نبود و (ز.م.)در شب های بعد این کار مرا یعنی عدم ارتباط جنسی را مسخره می کرد و من فقط به او دست زدم و او را لمس کردم و او مایل به انجام کار بود ولی من انجام ندادم. او در حد شوخی ۲ یا ۳ بار به من دست زد و پس از تفهیم مجدد اتهام به عنوان آخرین دفاع گفته این اولین بار بود که با ۲ دختر روبرو میشدم و الآن بسیار پشیمان هستم که آن شب با این دخترها بودم. دادگاه اتهام ارتکاب عمل منافی عفت غیر از زنا را به (د.الف.)تفهیم کرده، [و متهم اظهار کرده] من پشیمان شدم که آن شب آنجا رفتم و (ل.) و (ز.م.) را راه دادم و من با آنها کاری نکردم و آنها هم کاری نکردند و پس از تفهیم مجدد اتهام به عنوان آخرین دفاع گفته: پشیمان هستم و خواهش دارم کمک کنید و جوانی کردم و اشتباه کردم. دادگاه همین اتهام را به (س.ز) تفهیم کرده و او دفاعا گفته: یک کاری کردیم که نباید میشد و از روی جوانی اشتباه کردیم کمک کنید به خاطر این رابطه خلوتی که با هم داشتیم منظورم این ۲ نفر خانم است و صحبتی که با این ها داشتیم و پشیمان هستم و پس از تفهیم مجدد اتهام به عنوان آخرین دفاع خود گفته جوانی کردم و پشیمانم. دادگاه همین اتهام را به (ر.ر.)تفهیم کرده و متهم بیان کرده: بله اشتباه کردیم وحالا پشیمانم فقط با (ل.)در حدی که با همدیگر بودیم، لخت بودیم و حالا پشیمان هستم و پس از تفهیم مجدد اتهام به عنوان آخرین دفاع اظهار کرده جوان بودم، پشیمانم و وکیل مدافع متهمین نیز اظهار کرده: هیچ مطلبی ندارم و (ل.م.)در لایحه ای که به دادگاه تقدیم کرده و ضمیمه پرونده شده وضعیت خانوادگی و مشکلاتی را که خود در خانه با آن مواجه بوده و نیز به بیماری خود اشاره و در پایان تقاضای عفو کرده است (برگ ۲۳۲ تا ۲۵۶). دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به اتفاق آراء طی دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۳۸۱۴۵۰۰۲۲۴- ۶/۴/۱۳۹۰ به شرح استدلال منعکسه و با قید این مطلب که برای دادگاه یقین به ارتکاب عمل شنیع زنا از ناحیه هریک از متهمین ردیف های ۱ تا ۶ وجود ندارد؛ لیکن بنا به مراتب مفصله مسطوره ارتکاب عمل منافی عفت غير از زنا از ناحیه همه متهمين محرز و مسلم است،

چرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع استچرا تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است

مستندأ به اصل ۳۷ قانون اساسی و بند «الف» ماده ۲۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم به برائت متهمین از بزه زنا به عنف و اجبار و محصنه و غیر محصنه صادر و اعلام و به استناد رأي وحدت رویه شماره ۷۰۹ هیئت عمومی دیوان عالی و ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی هریک از خانم ها (ل.م.) و (ز.م.) را به تحمل ۷۵ ضربه شلاق تعزیری و هریک از آقایان ۱. (ر.ر.) ۲. (س.ز) ۳. (د.الف) ۴. (م.ص.) را به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری و به لحاظ عدم کفایت مجازات تعیینی مصرحه قانونی به تجویز ماده ۱۹ قانون اخیرالذکر آقای (ر.ر.) را به ۵ سال اقامت اجباری در شهر دهدشت و آقای (س.ز.) را به ۵ سال اقامت اجباری در شهر نیریز و آقای (د.الف.) را به ۳ سال اقامت اجباری در شهر لردگان محکوم کرده و در خصوص اتهام سایر متهمین به اسامی ۱. (غ.پ.) ۲. (الف.گ.) ۳. (الف. الف.) ۴. (د. ف.) ۵. (م.) اهل شیراز ۶. (س.) ۷. (الف) دایر بر زنای به عنف نظر به ممنوعیت تحقیق در جرایم منافی عفت و اینکه در خصوص این افراد جرم احتمالی مشهود نبوده و شاکی خصوصی نیز ندارند و به تجویز تبصره ماده ۴۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام کرده است. پس از ابلاغ دادنامه، آقای (ع.ج.)وکیل مدافع اقایان ( س.ز)و ( د.الف.)و ( م.ص.)با تقدیم یک برگ وکالت نامه به وکالت از آقای (ر.ر.)هم وارد پرونده شده

برای دریافت مشاوره حقوقی کیفری توسط وکیل کیفری به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان مشاوره حقوقی ما در ارتباط باشید.

Facebook
Twitter
LinkedIn

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *